نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار فرهنگ و ارتباطات، عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما، قم، ایران.
2 کارشناسی ارشد مدیریت راهبردی فرهنگ، دانشگاه باقرالعلوم (ع)، قم، ایران. (نویسنده مسئول)
3 دانشیار دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
According to Hadiths, the phenomenon of divorce is the most hated Halal of God. By the increasing rate of divorce in the mid-2000s, experts of social sciences took divorce as a social-cultural issue into consideration and lots of studies were conducted on it; thus, the present research was conducted with the purpose of investigating the sociological causes of a tendency to divorce in Iran in related studies done during 2007-2017. After reviewing 100 research papers and 50 valid dissertations, 55 studies conducted during 2007-2017 were selected in order to be analyzed in this research. A meta-analysis of 260 tests extracted from these studies showed that the average of the effect size of individual causes, structural causes, selective causes, causes received from the family and friends, social causes, and communication causes between couples were, respectively, 0.423, 0.392, 0.353, 0.258, 0.393, and 0.382. Analyzing the output model by using the theory of four-dimensional growth of effects showed that although the correlation comes from individuals, couples, families, or societies, it results into a cause of divorce when it is accompanied by all individual, couple, family, and social effects, and if these effects are not created by this correlation or if its intensity is low or very little, this correlation does not result into a divorce.
کلیدواژهها [English]
خانواده یکی از قدیمیترین و اساسیترین نهادهای اجتماعی تأثیرگذار در حیات اجتماعی انسان است که در تعادل روانـی، عاطفی و اجتماعی انسان مؤثر بوده و کانون اصلی علاقه، محبت و همدلی برای اوست. (ساروخانی، 1385، به نقل از تقیپور، ابراهیمپور و راد، 1391) این نهاد یک کانون تسکیندهنده، التیامبخش و شفادهنده است که در آن فشارهای روانی وارد شده بر اعضا کم و راه رشد و شکوفایی آنها هموار میشود (گلدنبرگ، 1382، به نقل از هنریان و یونسی، 1390). در قرآن کریم آرامش روانی بهعنوان حکمت تشکیل خانواده مطرح شده است (ر.ک.، روم: 21).
در نظام آفرینش، خانواده کانون آرامش است. خداوند مرد و زن را بهگونهای آفریده است که مکمل یکدیگر باشند و تا در کانون خانواده در کنار هم نباشند به آرامش نمیرسند. (محمدی ریشهری و پسندیده، 1389) روابط موجود در خانواده مانند روابط دوستی و کاری رایج در جامعه جنبههای مثبت و منفی دارد. با رشد جنبههای منفی در این روابط خانواده به کانون درگیری، کشمکش و تضاد تبدیل مـیشود و تـفاهم کـه سنگ زیرین بنیان خانواده است، ویران میشود (رمضانی، 1390). وقتی کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی خانواده یکی پس از دیگری آسیب میبیند اعضای خانواده بهتدریج احساس رضایتمندی خود را از دست میدهند که این امر ابتدا موجب گسستگی روانی و سپس گسستگی اجتماعی و در نهایت به یک واقعه حقوقی بهنام طلاق ختم میشود (آماتو[1]، 1380، به نقل از عابدینیا، نقیزاده و بوالهری، 1394). رسول اکرم (ص) درباره قبح طلاق میفرماید: «هیچ چیز در پیشگاه خدا محبوبتر از خانهای که به ازدواج آباد شده باشد، نیست و هیچ چیز در پیشگاه خدا منفورتر از خانهای که در اسلام به جدایی (طلاق) ویران شود، نیست» (حر عاملی، 1414هـ.ق، 16/266).
امروزه مباحث مربوط بـه مـشکلات خـانوادگی و طلاق افزایش چشمگیری دارد. (صدیق و اصغرپور، 1388) در ایران در سالهای اخـیر میزان طلاق افزایش یافته است و این افزایش بهویژه در شهرهای بزرگ بسیار محسوس است (حبیبپور و نازکتبار، 1390). بررسیها نشان دهنده افزایش آمار طلاق در طول چند سال اخیر در ایران است که بیانگر حقایق تلخ و دردآوری است (تیرگری، 1386، به نقل از عابدینیا، نقیزاده و بوالهری، 1394).
نمودار 1. درصد طلاق و نسبت ازدواج به طلاق از سال 1383 تا 1395 (ر.ک.، سایت سازمان ثبت احوال کشور، 1395)
همانطور که در نمودار 1 دیده میشود طلاق در سال 1394 به 23% رسیده است؛ یعنی در مقابل هر 2/4 ازدواج ثبتشده، یک طلاق نیز ثبت شده است. طلاق در پایان آذر سال 1395 با افزایش 6/2% نسبت به سال 94 به 6/25% رسید؛ یعنی در مقابل هر 9/3 ازدواج ثبتشده، یک طلاق گزارش شده است. (سازمان ثبت احوال کشور، 1395) اولین گام مدیریت راهبردی برای سیاستهای مطلوب فرهنگی و دادن راهبردهای فرهنگی برای کاهش طلاق، بررسی علمی و اطلاع از وضعیت موجود است. چیزی که در بند سیزدهم سیاستهای کلی خانواده از سوی مقام معظم رهبری اینچنین به آن اشاره شده است: «پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و عوامل تزلزل نهاد خانواده بهویژه موضوع طلاق و جبران آسیبهای ناشی از آن با شناسایی مستمر عوامل طلاق و فروپاشی خانواده و فرهنگسازی کراهت طلاق» (سیاستهای کلی خانواده، 1395).
براساس مطالبی که بیان شد، پژوهش درباره شناسایی علتهای طلاق و اولویتبندی آنها بیش از پیش ضروری و لازم بهنظر میرسد. کارشناسان علوم اجتماعی بدین ضرورت توجه کردهاند و در ده سال اخیر حجم وسیعی از مطالعات و تحقیقات را به همین موضوع اختصاص دادهاند. جمعبندی و نتیجهگیری نهایی از این حجم وسیع مطالعات و تحقیقات تاکنون صورت نگرفته است. بنابراین، پژوهش حاضر با روش فراتحلیل در پژوهشهای برجسته، عوامل طلاق را بررسی میکند تا اولویتها را برای سیاستگذاری و تشخیص راهبردهای تقویت و استحکام خانواده بهصورت علمی و دقیق معرفی کند.
میزان تأثیر عواملی که از سوی هر یک از زوجین زمینهساز بروز طلاق میشود مانند اعتیاد، ضعف مبانی اعتقادی، ضعف مسئولیتپذیری، خشونت، بداخلاقی و... چه اندازه است؟ عواملی که از سوی زندگی زناشویی زوجین زمینهساز بروز طلاق میشود چه اندازه است (چه این علل از نظر ساختاری باشد مانند مردسالاری و...، چه از نظر زیستی باشد مانند نازایی، اختلالات جنسی و...، چه از نظر انتخابی باشد مانند نداشتن کفویت در عقاید و... و چه از نظر ارتباطی باشد مانند نداشتن تفاهم زناشویی و...)؟ میزان اثر عواملی که از سوی خانوادههای زوجین زمینهساز بروز طلاق میشود مانند دخالت والدین، ازدواجهای تحمیلی و نسنجیده، سابقه طلاق در خانوادهها و حمایتهای اشتباه چقدر است؟ میزان اثر عواملی که از سوی اجتماع و اقتصاد زمینهساز طلاق میشود مانند تغییر ارزشها، فردگرایی، بیکاری مرد و درآمد پایین مرد چقدر است؟
تحقیقاتی که مانند مقاله حاضر در آنها سعی شده است از نتایج تحقیقات قبلی استفاده شود و آنها را سامان دهد از روش مرور سیستماتیک یا فراتحلیلهای کیفی بهره بردهاند. از جمله این پژوهشها عبارتند از: روشنفکر و کلانتری (1390) که در تحقیق خود باعنوان مرور سه دهه تحقیقات علل طلاق در ایران، تحقیقات مربوط به طلاق را بررسی کردهاند. در نقد این پژوهش باید گفت که هرچند در آن از روش مرور سیستماتیک استفاده شده است، ولی اطلاعاتی را که یک سیاستگذار به آن نیاز دارد، فراهم نمیکند و اطلاعاتی غیرضروری مانند جنسیت محققان را نیز آورده است و مجموعهای از اطلاعات را فراهم کرده است که در واقع مقدمهای برای فراتحلیل است.
حاجیان (1393) در تحقیق خود باعنوان فراتحلیل مطالعات خانواده در زمینه عوامل مقوم و عوامل فرساینده خانواده ایرانی، به فراتحلیل مطالعات طلاق پرداخته است. نقدی که به تحقیق قبل وارد است شامل این تحقیق نیز میشود. در این تحقیق از عنوان فراتحلیل استفاده شده است، اما فراتحلیل مرحله انتهایی مرور سیستماتیک است و این تحقیق نیز مرور سیستماتیک است که اطلاعات کلی پیرامون دستهای از تحقیقات را فراهم میکند. در اهداف تحقیق نیز ترکیب و تلفیق نتایج تحقیقات انجام شده درباره عوامل مقوم و فرساینده خانواده ایرانی بهعنوان هدف بیان شده است. اسماعیلزاده (1392) در پژوهش خود باعنوان فراتحلیل تحقیقات انجام شده در زمینه طلاق در سالهای 1378-1388 به فراتحلیل مطالعات طلاق پرداخت. در این تحقیق مطالعات مربوط به عوامل مؤثر در طلاق گردآوری شده است و در نهایت 23 مطالعه برای ورود به مرور سیستماتیک پذیرفته شده است. فرضیات هر یک از پژوهشهای حاضر استخراج شده است و مؤلفهها و اجزای مطالعات 169 فرضیه نیز استخراج و علامتگذاری شده است. نتایج این فراتحلیل نشان داده است که فقر شدید مطالعات با رویکرد بینرشتهای، ضعف در استفاده از روشهای کیفی و ژرفانگر، استفاده کم از آزمونهای آماری پیشرفته، ضعف شدید در استفاده از طرحهای آزمایشی و ابزارهای استاندارد و استفاده کم از مدلهای نظری از جمله ضعفهای مطالعات در حوزه طلاق بود.
ذوالفقاری و شادی (1392) در تحقیقی باعنوان فراتحلیلی بر پژوهشهای انجام شده در زمینه عوامل مؤثر بر طلاق، به تحلیل مطالعات در زمینه طلاق پرداختهاند. در این مطالعه، اطلاعات 45 پژوهش که مناسب تشخیص داده شده است وارد کاربرگ فراتحلیل شده است. ایشان با توجه به معیار کوهن، اندازه اثر عوامل اجتماعی و فردی را پایینتر از متوسط گزارش میکند. همچنین آزمون Q برای همگنی مطالعات انجام شد که نتایج آزمون حاکی از ناهمگنی مطالعات بود. اسماعیلزاده، بقایی و عمیدی (1394) در تحقیقی باعنوان مرور سیستماتیک تحقیقات انجامشده در زمینه طلاق، 23 مورد از تحقیقات انجام شده در زمینه طلاق را بررسی کردهاند. این تحقیق با نگاهی به نقشه جغرافیایی در سطح کشور از تفاوت میزان و علتهای وقوع طلاق براساس تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی خبر میدهد.
در پژوهش حاضر سعی شده است که نواقص مطرح شده در پژوهشهای قبلی برطرف شود. برای این مهم فراتحلیل کمی بهجای فراتحلیل کیفی بهکار رفته است و مهمترین علتهای طلاق مبتنی بر دادههای تجربی حاصل از فراتحلیل بهدست آمده است.
طلاق از پدیدههای اجتماعی چند بعدی است و برای تحلیل آن باید از ابعاد مختلف به آن نگاه کرد. (حبیبپور و نازکتبار، 1390) با بررسی نظریات مختلف مشخص شد هریک از اندیشمندان از ابعاد گوناگون این پدیده را تبیین کردهاند؛ یعنی هریک، شیوه پدیدآمدن طلاق از ناحیه یک یا چند علت را بررسی کردهاند. مانند نظریه شبکه که یکی از علتهای طلاق یعنی، دخالت خانواده و اطرافیان را تحلیل نموده، یا نظریه کشمکش که اختلافات زناشویی ناشی از کمبود منابع را تحلیل کرده است. آنچه در پژوهش حاضر به آن تأکید شد، چگونگی شناخت روابط بین علتهای مختلف، شیوه اثرگذاری آنها بر یکدیگر و تفکیک میان علتهای زمینهساز و مستقیم طلاق است. تاکنون نظریهای با زوایه پاسخگویی به این سؤالات اساسی بیان نشده است. بنابراین، برای پاسخ به این پرسشها در پژوهش حاضر از نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات استفاده شد.
باید به این نکته توجه داشت که همبستگی بین دو متغیر برای مثال اعتیاد و گرایش به طلاق همیشه بهمعنی رابطه علی و معلولی بین آنها نیست بلکه تنها نشان میدهد که تغییر در یک متغیر موجب تغییر در متغیر دیگر میشود. بنابراین، تحقیقات همبستگی بهطور معمول رویکردی مقدماتی برای مطالعه روابط علی و معلولی است. براساس نظریه رشد چهاربعدی تأثیرات، زندگی مشترک از چهار بعد تأثیر میپذیرد: بعد فردی، زوجینی، خانوادگی و اجتماعی. بنابراین در تحقیقات مختلف همبستگیهای گوناگونی در این چهار بعد بررسی شد. این تفکیک بهمعنای تفکیک عقلی این ابعاد از یکدیگر نیست بلکه بیشتر بهشیوه تأثیرگذاری آنها اشاره دارد؛ زیرا ابعاد بیان شده از یکدیگر جدا نیستند و در یک نگاه سیستمی با یکدیگر در تعامل هستند. (زارع، نجفی و عنایت، 1392)
2- 1- 1. بعد فردی مؤثر بر زندگی مشترک
همبستگیهایی هستند که از ناحیه یکی از زوجین وارد زندگی مشترک میشود. در پژوهشهای بررسی شده، به همبستگیهای فردی مختلفی مانند بیسوادی، ضعف مبانی اعتقادی، اعتیاد و... اشاره شده است.
2- 1- 2. بعد زوجینی مؤثر بر زندگی مشترک
بعد زوجینی یعنی، همبستگیهایی که ناشی از زوجیت است. این همبستگیها را میتوان به سه دسته ساختاری، انتخابی و ارتباطی تقسیمبندی کرد. همبستگیهای ساختاری مربوط به جنبه زیستی یک زندگی مشترک است. مانند ازدواج مجدد، تجربه کم زندگی مشترک و تعداد فرزند کم. همبستگیهای انتخابی، مربوط به آغاز و تأسیس زندگی مشترک است مانند نداشتن کفویت در عقاید، فرهنگ و اقتصاد. همبستگیهای ارتباطی مربوط به روابط بین زوجین است مانند نبود رضایت زناشویی، نداشتن علاقه به یکدیگر، اختلاف سلیقه و نداشتن تفاهم.
2- 1- 3. بعد خانوادگی مؤثر بر زندگی مشترک
بعد خانوادگی، همبستگیهایی را شامل میشود که از ناحیه خانوادهها و دوستان زوجین در زندگی آنها تأثیر میگذارد مانند حمایت اشتباه، دخالت، ازدواج اجباری و سابقه طلاق.
2- 1- 4. بعد اجتماعی مؤثر بر زندگی مشترک
بعد اجتماعی شامل همبستگیهایی است که از ناحیه جامعه زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد. مانند علل اقتصادی همچون بیکاری یا تغییرات گسترده فرهنگی مانند تغییرات ارزشی، فروپاشی هنجارها و اشتغال بانوان.
با توجه به تفاوتی که بین همبستگیها و علت است چنین بهنظر میرسد علتبودن یک همبستگی نزد نظریات مختلف مفروض واقع شده است و با این فرض بهشیوه پدیدآمدن طلاق از ناحیه یکعلت توسط بیان اموری که با این علت در ارتباط است، پرداختهاند. برای مثال در نظریه شبکه، دخالت خانواده که فقط یک همبستگی با طلاق دارد، یک علت مفروض واقع شده است و اموری که سبب بهوجود آمدن این دخالت شده است مانند تسلط شبکه و... بررسی شده است. به نظر میرسد این شیوه، صحیح نیست زیرا؛ اول اینکه نحوه تبدیلشدن یکهمبستگی بهعلت مشخص نشده است. دوم اینکه از اثرات ناشی از این همبستگی بر زندگی زوجین غفلت شده است و سوم اینکه شیوه ارتباط این تأثیرات مختلف با یکدیگر بیان نشده است. نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات به این سه امر مهم توجه کرده است. براساس این نظریه، تأثیرات ناشی از یکهمبستگی آن را تبدیل بهعلت میکند. به بیان دیگر یکهمبستگی هرچند از طرف فرد، زوجین، خانوادها و یا اجتماع وارد میشود، زمانی به علتی برای طلاق تبدیل میشود که تمامی تأثیرات فردی، زوجینی، خانوادگی و اجتماعی را بههمراه داشته باشد و اگر این تأثیرات توسط این همبستگی بهوجود نیاید یا شدت آن کم و ناچیز باشد، این همبستگی سبب طلاق نمیشود. برای اشاره به این رشد و رویش و گسترش در این نظریه مفهوم علتبهکار برده شده است.
امام علی(ع) در خطبه 168 نهجالبلاغه میفرماید: «من تا آنگاه که مدارا سودمند افتد این مهم را به مدارا از میان برخواهم داشت و چون چارهاى نیابم، داغ کردن آخرین علاج است». به نظر میرسد این منطق در زندگی خانوادگی نیز جاری است. تا زمانی که موضوعی قابل رفع و چشمپوشی باشد و بهعلت تبدیل نشده باشد، زوجین به زندگی ادامه خواهند داد، اما وقتی چارهای نباشد تحمل این زندگی ممکن نخواهد بود.
ناباروری، یک همبستگی فردی است؛ یعنی از ناحیه فرد وارد زندگی مشترک میشود، اما زمانی تبدیل بهعلت میشود که از نظر خانوادگی، فرد با بیتوجهی خانواده طرف مقابل یا با نیش و کنایههای آنها روبرو شود؛ از نظر زوجینی یا روابط میان زوجین، فرد با بیتوجهی طرف مقابل یا با کاهش همکاری و مسئولیتپذیری او روبرو شود؛ از نظر اجتماعی در قالب مضامین نادرستی مانند اجاق کور و... خود را تحت فشار ببیند و از نظر فردی احساس نقص و کمبود شدید کند. بین این تأثیرات نیز یک روابط منطقی وجود دارد که در شکل 1 نشان داده میشود.
شکل1.تبیین روابط میان اثرات مختلف یک همبستگی مثل طلاق
برآیند تمام این تأثیرات از طریق فرد در قالب بروز رفتارهای آسیبزایی مانند خشم، عصبانیت و... به روابط بین زوجین وارد میشود. این رفتارها سبب اختلافات شدید میان زوجین میشود و در این حالت است که ناباروری و نازایی به علتی برای طلاق تبدیل شده است.
علتهای زمینهساز و مستقیم طلاق کدامند؟ نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات با ارائه مفهوم علتهای زمینهساز به این مهم پرداخته است. علتهای زمینهساز به زمینههایی اشاره دارد که محل بروز همبستگیهای مختلفی مانند همبستگیهای فردی، زوجینی، خانوادگی یا اجتماعی است. در این نظریه دو علت مدرنیته و شهرنشینی، جهل و ناآگاهی بسترهایی است که تمامی همبستگیها از آنها ناشی میشود.
- روش مروری
روش مروری، غیر سیستماتیک، روایتی یا نقلی[2]روشی است که در آن نویسنده یا نویسندگان برای یافتن پاسخ سؤال مورد نظر براساس ذهنیت قبلی خود از موضوع مورد بحث مقالات و مطالعات مرتبط را جستوجوی میکنند و این جستوجو را تا رسیدن به مقالات مورد نظر و انتخاب مطالعات مناسب ادامه میدهند. سپس با جمعبندی نتایج بهدست آمده و تلفیق آن با تجربیات خود نتیجهگیری نهایی را ارائه میدهند.
- روش تحلیلی
مرور سیستماتیک یا جامع[3] انجام همین مراحل، اما براساس قاعده دقیق و از قبل تنظیم شده است؛ یعنی تمام مراحل از جستوجو تا انتخاب مقالات، معیارهای ورود و حذف مقالات، نحوه ارزیابی کیفیت و شیوه استخراج دادهها و ترکیب آنها همگی براساس قاعدهای مشخص صورت میگیرد. (حشمت، 1386) در متاآنالیز[4] یا فراتحلیل، با بهرهگیری از روشهای آماری به ترکیب دادهها و نتایج بهدست آمده از یک مرور سیستماتیک میپردازند. بنابراین، میتوان آن را مرحله پایانی از مرور سیستماتیک دانست که از مراحل زیر تشکیل شده است:
متغیرهای مستقل پژوهش حاضر شامل تمام علتهایی است که از سوی محققان بررسی شده است و علل فزاینده گرایش به طلاق معرفی شدهاند و متغیر وابسته تحقیق حاضر گرایش به طلاق است. در این تحقیق از روش دوم استفاده شده است.
3- 2. جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری پژوهش حاضر تمام تحقیقات صورتگرفته درباره علتهای طلاق در بازه زمانی سالهای 1385-1395 بود. این تحقیقات شامل پایاننامهها و پژوهشها و مقالات علمی- پژوهشی بود. جستوجوی مقالات ویژه کنفرانسها از پایگاه مرجع دانش (سیلولیکا) انجام شد. مقالات علمی- پژوهشی نیز از مجلات علمی نمایه شده در پایگاه مجلات تخصصی نور جمعآوری گردید. برای تکمیلشدن جستوجوها از پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی ) www. SID.ir) و پرتال جامع علوم انسانی (www.ensani.ir) استفاده شد. برای جستوجو در پایاننامهها از سایت پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (www.irandoc.ac.ir) استفاده شد و پس از مراجعه به این مرکز، اطلاعات پایاننامههای مورد نظر استخراج گردید. در نهایت 100 مقاله علمی _ پژوهشی و 50 پایاننامه علمی معتبر بین سالهای 1385 تا 1395برای بررسی انتخاب شد. این تحقیقات از نظر روش به دو دسته علی- مقایسهای و همبستگی تقسیم شدند. در نهایت تعداد 55 مقاله و پایاننامه که معیارهای لازم را داشتند، انتخاب و فراتحلیل بهروی 260 آزمون خروجی از آنها انجام شد.
3- 2- 1. ملاکهای ورود مقالات، پژوهشها و پایاننامه به پژوهش
تحقیقاتی در فراتحلیل انتخاب شدند که مبانی و روش علمی براساس معیارهای انتخابشده را داشته باشند و اطلاعات لازم برای فراتحلیل را بهدرستی بیان کرده باشند. این معیارها عبارت بود از: مقالات رتبه علمی پژوهشی داشته باشند؛ تحقیق چارچوب نظری داشته باشد؛ نویسندگان کارشناس ارشد یا دکتر باشند؛ تئوری استفاده شده، بیان شده باشد؛ روش تحقیق بهدرستی گزارش شده باشد؛ تکنیک نمونهگیری و فرمول نمونهگیری بیان شده باشد؛ اعتبار و روایی پرسشنامهها بیان شده باشد و جامعه آماری بیان شده باشد. در پژوهش حاضر از بین 150 اثر شناسایی شده تعداد 55 اثر که معیارهای ورود به فراتحلیل را داشتند، انتخاب شد. در تحقیقات مختلف عوامل متعددی برای طلاق ذکر شده که با انواع مختلفی از آزمونها مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی دقیق 55 اثر انتخاب شده برای ورود به پژوهش، 260 آزمون از آنها استخراج شد.
3- 2- 2. تعیین یک اندازه اثر برای هر آزمون
اندازه اثر نشاندهنده مـیزان یا درجه حضور یک پدیده در جامعه است و هرچه اندازه اثر بزرگتر باشد درجه حضور پدیده بیشتر است. چون فراتحلیل تکنیکی آمـاری است که به ترکیب اندازه اثرهای حاصل از انـجام پژوهـشهای مـختلف میپردازد، پس در فراتحلیل، اصل اساسی عبارت است از: محاسبه اندازه اثر برای تحقیقات مجزا و برگرداندن آنها به یک ماتریس مشترک و ترکیب آنها برای دستیابی به میانگین اندازه اثر یا میانگین تأثیر.سنجش اندازه اثر باید به صورتی باشد که در بین تحقیقات مختلف قابل مقایسه باشد. دو نوع اندازه اثر معروف و متداول وجود دارد که عبارتند از R و d که d را برای تفاوتهای گروهی و R را برای مطالعات همبستگی بهکار مـیبرند. در پژوهش حاضر از شاخص R استفاده شد و آمارهای X2 F,T, بـا اسـتفاده از فـرمولهای جدول 1 بـه R تبدیل شدهاند. (فراهانی، 1384)
جدول 1
فرمولهای تبدیل آزمونهای X2،T و F به اندازه اثر (R)
فرمول تبدیل به R |
آمارهای که باید تبدیل شود |
T |
|
F |
|
X2 |
پس از بهدست آوردن اندازه اثرها میانگین اندازه اثر نهایی مشخص و برای تفسیر اندازههای اثر از جدول کوهن[5]استفاده شد. براساس نظر کوهن اندازههای اثرهای 1/0 ، 3/0 ، 5/0 بهترتیب بهعنوان شاخصهای کم، متوسط و زیاد قلمداد شد. (فراهانی، 1384)
پس از بررسی و تحلیل پژوهشهای مختلف این نتیجه حاصل شد که تمام موارد بیان شده در تحقیقات پیشین با طلاق همبستگی دارد. بنابراین با بررسی پژوهشهای منتخب تعداد 260 آزمون برای فراتحلیل استخراج شد. همبستگیهای مطرح شده در این آزمونها را میتوان به شرح زیر تقسیمبندی کرد:
جدول 2
اندازه اثر همبستگیهای فردی طلاق
عنوان |
تعداد آزمون |
جمع کل جمعیت نمونه |
اندازه اثر |
اعتیاد |
11 |
4111 |
366/0 |
ضعف مبانی اعتقادی |
9 |
2861 |
386/0 |
ضعف مسئولیتپذیری |
3 |
1825 |
577/0 |
خشونت و بداخلاقی |
10 |
3760 |
537/0 |
بیماریهای روحی جسمی |
3 |
1375 |
653/0 |
تغییر نگاه به طلاق |
9 |
3345 |
297/0 |
بیسوادی و تحصیلات کم |
4 |
1059 |
447/0 |
بیبندوباری |
3 |
1153 |
288/0 |
موفق نبودن یا دست نیافتن به اهداف |
2 |
680 |
359/0 |
نداشتن بلوغ فکری تربیتی |
7 |
3249 |
326/0 |
همبستگیهای فردی همبستگیهایی هستند که توسط یکی از زوجین وارد زندگی مشترک میشود و زندگیشان را تحت تأثیر قرار میدهد. این مصادیق در جدول 2 نمایش داده شده است.
جدول 3
فراتحلیل همبستگیهای فردی و میزان گرایش به طلاق
تعداد آزمونها |
آزمونهای بهکار رفته شده |
میانگین اندازه اثر همبستگیهای فردی |
58 آزمون |
همبستگی پیرسون واسپریمن آزمون کای دو، آزمون تی |
=423/0 |
فراتحلیل بر روی آزمونهایی که در آنها همبستگیهای فردی و میزان گرایش به طلاق بررسی شده است، در جدول 3 نشان داده شد. براساس این فراتحلیل میانگین اندازه اثر همبستگیهای فردی 423/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن متوسط رو به زیاد ارزیابی میشود.
این همبستگیها از ارتباط بین زوجین ناشی میشود و بر زندگی مشترک تأثیر میگذارد که به سه دسته ساختاری، انتخابی و ارتباطی تقسیم میشود.
جدول 4
اندازه اثر همبستگیهای ساختاری- زیستی طلاق
عنوان |
تعداد آزمون |
جمع کل جمعیت نمونه |
اندازه اثر |
مردسالاری یا سبک زندگی سنتی |
2 |
792 |
587/0 |
میزان زندگی مشترک کم |
4 |
1168 |
29/0 |
اختلالات جنسی |
7 |
1194 |
375/0 |
نازایی |
2 |
353 |
282/0 |
تعداد فرزند کم |
6 |
1821 |
34/0 |
ازدواج مجدد |
6 |
2204 |
481/0 |
همبستگیهای ساختاری-زیستی همبستگیهایی است که زندگی زوجین را از جنبه ساختاری-زیستی تحت تأثیر قرار میدهد. این مصادیق در جدول 4 نمایش داده شده است.
جدول 5
فراتحلیل همبستگیهای ساختاری و میزان گرایش به طلاق
تعداد آزمون ها |
آزمون های بهکار رفته شده |
میانگین اندازه اثر همبستگیهای ساختاری |
27 آزمون |
همبستگی پیرسون واسپریمن آزمون کای دو، آزمون تی |
=392/0 |
فراتحلیل بر روی آزمونهایی که در آنها همبستگیهای ساختاری و میزان گرایش به طلاق بررسی شده است، در جدول 5 نشان داده شد. طبق این فراتحلیل میانگین اندازه اثر همبستگیهای ساختاری 382/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن متوسط رو به زیاد ارزیابی میشود.
جدول 6
اندازه اثر همبستگیهای انتخابی مؤثر بر طلاق
عنوان |
تعداد آزمون |
جمع کل جمعیت نمونه |
اندازه اثر |
اختلاف عقاید زوجین |
9 |
2484 |
438/0 |
نداشتن کفویت در تحصیلات یا داشتن اختلاف تحصیلی زیاد |
5 |
1765 |
164/0 |
نداشتن اختلاف تحصیلی |
2 |
568 |
39/0 |
شناخت کم همسر |
8 |
2754 |
372/0 |
همسان نبودن همسران |
6 |
2282 |
332/0 |
نبود تناسب سنی زوجین |
6 |
1841 |
233/0 |
اختلاف طبقاتی، فرهنگی، اجتماعی |
11 |
3490 |
383/0 |
شیوه همسرگزینی اشتباه |
4 |
1153 |
495/0 |
همبستگیهای انتخابی مؤثر بر طلاق، همبستگیهایی است که از آغاز و تأسیس زندگی مشترک زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد. این مصادیق در جدول 6 نشان داده شده است.
جدول 7
فراتحلیل همبستگیهای انتخابی و میزان گرایش به طلاق
تعداد آزمونها |
آزمونهای بهکار رفته شده |
میانگین اندازه اثر همبستگیهای انتخابی |
45 آزمون |
همبستگی پیرسون واسپریمن آزمون کای دو |
=353/0 |
فراتحلیل بر روی آزمونهایی که در آنها همبستگیهای انتخابی میزان گرایش به طلاق بررسی شده، در جدول 7 نشان داده شده است. براساس این فراتحلیل میانگین اندازه اثر همبستگیهای انتخابی 353/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن متوسط رو به زیاد ارزیابی میشود.
جدول 8
اندازه اثر همبستگیهای ارتباطی طلاق
عنوان |
تعداد آزمون |
جمع کل جمعیت نمونه |
اندازه اثر |
رضایت زناشویی کم |
9 |
3006 |
477/0 |
برآورده نشدن انتظارات |
6 |
2521 |
485/0 |
اختلاف سلیقه بین زوجین |
2 |
1180 |
376/0 |
سوءظن و تهمت |
4 |
964 |
259/0 |
نداشتن تفاهم زناشویی |
6 |
2175 |
387/0 |
نداشتن علاقه به یکدیگر |
6 |
2604 |
469/0 |
کاهش همکاری |
2 |
471 |
225/0 |
همبستگیهای ارتباطی، همبستگیهای است که در روابط خود زوجین رخ میدهد. این مصادیق در جدول 8 نشان داده شده است.
جدول 9
فراتحلیل موضوعات ارتباطی و میزان گرایش به طلاق
تعداد آزمون ها |
آزمون های بهکار رفته شده |
میانگین اندازه اثر همبستگیهای ارتباطی |
29 آزمون |
همبستگی پیرسون واسپریمن آزمون کای دو، آزمون تی |
=382/0 |
فراتحلیل بر روی آزمونهایی که در آنها همبستگیهای ارتباطی و میزان گرایش به طلاق بررسی شده که در جدول 9 نشان داده شده است. طبق این فراتحلیل میانگین اندازه اثر همبستگیهای ارتباطی 438/0 بهدست آمد که طبق جدول کوهن نزدیک به زیاد ارزیابی میشود.
جدول 10
اندازه اثر همبستگیهای طلاق مربوط به خانواده و دوستان
عنوان |
تعداد آزمون |
جمع کل جمعیت نمونه |
اندازه اثر |
دخالت والدین |
19 |
5692 |
417/0 |
ازدواجهای تحمیلی و نسنجیده |
3 |
1473 |
276/0 |
سابقه طلاق در خانوادهها |
6 |
2308 |
299/0 |
حمایت اشتباه |
3 |
1153 |
44/0 |
همبستگیهای مربوط به خانواده و دوستان، همبستگیهایی است که از ناحیه خانواده زوجین و دوستانشان زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. این مصادیق در جدول 10 نشان داده شده است.
جدول 11
فراتحلیل همبستگیهای وارده از سوی خانواده و دوستان و میزان گرایش به طلاق
تعداد آزمونها |
آزمونهای بهکار رفته شده |
میانگین اندازه اثر همبستگیهای وارده از خانواده ها و دوستان |
31 آزمون |
همبستگی پیرسون واسپریمن آزمون کای دو، آزمون تی |
=258/0 |
فراتحلیل بر روی آزمونهایی که در آنها همبستگیهای خانوادگی و دوستان بررسی شده، در جدول 11 نشان داده شده است. براساس این فراتحلیل میانگین اندازه اثر همبستگیهای وارده از طرف خانوادهها و دوستان 358/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن متوسط رو به زیاد ارزیابی میشود.
جدول 12
اندازه اثر همبستگیهای طلاق مربوط به مسائل اجتماعی- اقتصادی
عنوان |
تعداد آزمون |
جمع کل جمعیت نمونه |
اندازه اثر |
تغییر ارزشها |
5 |
1001 |
457/0 |
فردگرایی |
3 |
1162 |
308/0 |
بیکاری مرد |
8 |
3209 |
287/0 |
درآمد پایین مرد |
9 |
3486 |
372/0 |
اشتغال زنان و افزایش درآمد آنها |
5 |
1119 |
472/0 |
تحصیلات بالای زنان |
6 |
1427 |
457/0 |
کار بیش از حد |
3 |
1176 |
565/0 |
سرمایه اجتماعی کم |
9 |
3116 |
233/0 |
همبتسگیهای اجتماعی- اقتصادی، همبستگیهایی است که از ناحیه جامعه زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد. این مصادیق در جدول 12 نشان داده شده است.
جدول 13
فراتحلیل همبستگیهای وارده از سوی جامعه و میزان گرایش به طلاق
تعداد آزمونها |
آزمونهای بهکار رفته شده |
میانگین اندازه اثر همبستگیهای وارده از جامعه |
48 آزمون |
همبستگی پیرسون واسپریمن آزمون کای دو، آزمون تی |
=393/0 |
فراتحلیل بر روی آزمونهایی که در آنها همبستگیهایی مانند اشتغال زنان، تغییر ارزشها، بیکاری و پایین بودن درآمد، مشاغل آزاد و کارگری، نداشتن سرمایه اجتماعی، فردگرایی و میزان گرایش به طلاق بررسی شده که در جدول 13 نشان داده شده است. براساس این فراتحلیل میانگین اندازه اثر همبستگیهای وارده از جامعه 393/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن متوسط رو به زیاد ارزیابی میشود.
میتوان الگوی زیر را در تبیین میزان گرایش به طلاق با توجه به همبستگیهای مختلف ارائه کرد.
شکل 2. الگوی میزان گرایش به طلاق با توجه به همبستگیهای مختلف
براساس فراتحلیل صورتگرفته میانگین اندازه اثر همبستگیهای فردی 423/0 است که براساس جدول کوهن زیاد ارزیابی میشود. همبستگیهای فردی مانند ضعف مسئولیتپذیری، بیسوادی، ضعف مبانی اعتقادی، خشونت و بداخلاقی، اعتیاد، موفقنشدن در دستیابی به اهداف، نداشتن بلوغ فکری و رشد عقلی برای مدیریت زندگی، تغییر نگاه نسبت به طلاق و گرایش مثبت به آن، بیبند و باری، تهمت، توسط یکی از زوجین وارد زندگی مشترک میشود؛ یعنی ممکن است هر یک از زوجین بهنوعی این مشکلات را داشته باشند و آنها را به زندگی مشترک خود وارد کنند. در تبیین رابطه بین این همبستگیها و ایجاد گرایش به طلاق میتوان از نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات استفاده کرد. براساس این نظریه اگر توسط یک همبستگی تأثیرات چهارگانهای در چهار بعد فردی، خانوادگی، زوجینی و اجتماعی ایجاد شود آن همبستگی تبدیل به علت میشود؛ زیرا برآیند و تجمع تأثیرات مختلف آن باعث بروز رفتارهای آسیبزا توسط زوجین میشود و مشکلات ارتباطی زیادی بهوجود میآورد. این روند در مورد همبستگیهای فردی نیز ایجاد میشود. هر یک از این همبستگیهای فردی اگر اثرات خاصی را در چهار بعد ایجاد کند به علتی برای طلاق تبدیل میشود. در بین همبستگیهای فردی همبستگی اعتیاد بیشترین فرضیه یعنی، 11 آزمون را به خود اختصاص داده است. در اسلام اعتیاد به مواد مخدر حرام است (ر.ک.، متقی هندی، 1419هـ.ق، 5/۳۶۸؛ بقره: 195). علامه طباطبایی در تفسیر آیه 195 سوره بقره میفرماید: «هلاکت بهمعنای آن مسیری است که انسان نمیتواند بفهمد کجاست و همچنین آن مسیری که نداند به کجا منتهی میشود». آیه شریفه مطلق است در نتیجه نهی در آن نهی از تمام رفتارهای افراطی و تفریطی است (طباطبایى، 1382، 2/64). اعتیاد تأثیرات فردی مانند ناراحتیهای عصبی، اضطراب، ضعف اراده، بیتوجهی به مسئولیتهای فردی، ضعف حافظه و بههمخوردن تعادل روانی ایجاد میکند (هنریان و یونسی، 1390). با توجه به این عوارض جسمی و روانی گسترده رشد تأثیرات اعتیاد از بعد فردی به بعد اجتماعی، خانوادگی و زوجینی دور از انتظار نیست.
یکی از تأثیرات اجتماعی اعتیاد نابودی پایگاه اجتماعی است. فرزندان بهدلیل نداشتن این جایگاه اجتماعی به مادرشان شکایت میکنند. همسر نیز در بین دوستان و فامیل نوعی احساس سرخوردگی میکند. حمایت نکردن خانواده از فرد معتاد و برخوردهای اعتراضی خانواده طرف مقابل از جمله تأثیرات خانوادگی اعتیاد است. فرد معتاد بهعلتهایی مانند بیتوجهی به خانواده خود یا خشونت و ناراحتی از سوی خانواده خود حمایت نمیشود. همچنین از سوی خانواده طرف مقابل برای نجات فرزندشان از آسیبهای اعتیاد با برخوردهای اعتراضی روبهرو میشود. اختلالات جنسی، کاهش همکاری و اختلال در نظام تصمیمگیری زندگی از جمله تأثیرات زوجینی اعتیاد است. کاهش همکاری بهایندلیل است که اعتیاد در فرد معتاد روحیه فرار از مسئولیت ایجاد میکند و همزیستی عادی بین زن و شوهر را از بین میبرد. (روستا، غیاثی و معین، 1389) اختلال در نظام تصمیمگیری زندگی بهایندلیل است که اعتیاد از نظر فکری و عقلی فرد معتاد را دچار آسیب میکند. در چنین شرایطی اگر زوج معتاد باشد، رکن تصمیمگیر خانواده از بین رفته و در خانواده هرجومـرج ایجاد میشود و اگر زوجه معتاد باشد نظام تربیتی خانواده مختل میگردد. در چنین حالتی توافق زوجین در تصمیمگیریها بهشدت کم میشود (زرگر و نشاطدوست، 1386).
براساس نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات، تأثیرات ناشی از اعتیاد در نهایت سبب بروز رفتارهای آسیبزا مانند خشونت میشود. این خشونت بهدلیل تغییرات در سیستم عصبی توسط مواد مـخدر بهوجود میآید. تحقیقات نشان میدهد ارتباط مـثبتی بـین اعتیاد مردان و خشونت وجود دارد. تحقیق بر روی 120 زن مـراجعهکننده بـه مرکز پزشکی قانونی شهر تبریز که توسط شوهران خود کتک خورده بودند، نشان داد 69% شوهران سیگار یا مواد مخدر مصرف میکردند. (خواجوییزاده راوری، 1394) بنابراین، اگر تأثیرات اعتیاد در چهار بعد کامل شود و رفتارهای آسیبزا ظاهر شود اعتیاد به علتی برای طلاق تبدیل میشود.
تحقیقات نشان میدهد زوجه در ابتدا با اعتیاد شوهر سازگاری نشان میدهد. تحقیق بر روی 400 زن متأهل زنجانی نشان داد که افزایش مدت زمان اعتیاد سبب گرایش آنها به طلاق میشود. (افشاری، 1391) با گذشت زمان، اگر از بروز تأثیرات اعتیاد جلوگیری نشود تأثیرات کامل اعتیاد در هر چهار بعد خود را نشان خواهد داد. همچنین براساس فراتحلیل صورتگرفته، میانگین اندازه اثر همبستگیهای وارده از جامعه 393/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن متوسط رو به زیاد ارزیابی میشود. همبستگیهای اجتماعی مانند اشتغال زنان یعنی، جامعه وضعیتی را بهوجود آورده است که زن را تشویق به کار بیرون از خانه میکند، تغییر ارزشها، بیکاری و پایین بودن درآمد، مشاغل آزاد و کارگری، نداشتن سرمایه اجتماعی و فردگرایی همبستگیهایی هستند که از ناحیه جامعه زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهند.
در بین همبستگیهای بررسی شده، همبستگیهای اجتماعی- اقتصادی بیشترین فرضیه یعنی 17 آزمون را به خود اختصاص داده است. کار در راه اداره زندگی مشترک در اسلام اهمیت زیادی دارد. امام صادق(ع) میفرماید: «کسی که خود را برای روزی خانوادهاش بهزحمت میاندازد و کار میکند مانند رزمنده است که در راه خدا میجنگد» (کلینی، 1363، 5/88). بیکاری و نداشتن درآمد کافی یا به بیان دیگر وضعیت سخت اقـتصادی در جـامعه احتمال وقوع گسیختگی خانواده و بیسامانی آن را افزایش میدهد (کانگر[6]، 1994، به نقل از حبیبپور و نازکتبار، 1390). براساس نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات، بیکاری تأثیرات خاصی را در چهار بعد فردی، خانوادگی، اجتماعی و زوجینی ایجاد میکند.
فقر انحراف اخلاقی را بهدنبال دارد. حضرت علی(ع) فرموده است: «تنگدستی اخلاق را زشت میکند» (آمدی، 1375). یکی از تأثیرات فردی بیکاری افسردگی است. در تحقیق بر روی 30 زن طلاق گرفته مشخص شد که بین وضعیت اقتصادی و سطح افسردگی زنان همبستگی و رابطه معکوس معنادار وجود دارد؛ یعنی هرچه وضعیت اقتصادی سخت شود افسردگی در زنان زیاد میشود (حیدری، 1382). فقر و بیکاری نیز باعث کاهش عزت نفس مرد میشود. این کاهش عزت نفس سبب بروز استبداد نسبت به دیگران از جمله همسر میشود (یانگ[7]، ۱۹۹۸، به نقل از هنریان و یونسی، 1390). امام علی(ع) میفرماید: «فقر و تهیدستی مرد زیرک را در برهان، کند و ناتوان میکند» (سید رضی، 1379). برایناساس، فقر عزت نفس را کم میکند و قدرت و توان برخوردهای اجتماعی را از انسان میگیرد. فقیر جرأت دادوستد را از دست میدهد و به انسانی بیاراده تبدیل میشود که قدرت انجام هیچ کاری را ندارد.
4- 2- 2. تأثیر بیکاری بر زندگی زوجین از نظر بعد خانوادگی
دخالت یکی از تأثیرات خانوادگی بیکاری است؛ زیرا بیکاری سبب میشود زوجین از خانوادههای اصلی کمک مالی دریـافت کنند. (محسنزاده، عارفی و نظری، 1390) کمک مالی والدین انتظار حرفشنوی و فرمانپذیری را در آنها رشد میدهد.
4- 2- 3. تأثیر بیکاری بر زندگی زوجین از نظر بعد اجتماعی
فقر در بعد اجتماعی باعث میشود فقیر منزلت اجتماعی چندانی نداشته باشد. در بعضی از روایات بر این نکته تأکید شده است که فقر موجب حقارت میشود. امام علی(ع) میفرماید: «فقیر از بیان دلیلش عاجز است» (سیدرضی، 1379، حکمت 3). همچنین ایشان خطاب به فرزند خود میفرماید: «پسرم! کلام فقیر شنیده نمیشود و مقام او شناخته نمیشود». آن حضرت در چند فرمایش جداگانه میفرماید: «هر کس فقیر باشد از مقام و موقعیتی برخوردار نیست و کوچک و خوار شمرده میشود».
4- 2- 4. تأثیر بیکاری بر زندگی زوجین از نظر بعد زناشویی
سردی روابط، کاهش رضایت زناشویی و بیثباتی از جمله تأثیرات بیکاری زوجین است. سردی روابط بهایندلیل است که بیکاری احساس نزدیکی و تعلق زن و شوهر نسبت به یکدیگر را ضعیف میکند. (عابدینیا، نقیزاده و بوالهری، 1394) کاهش رضایت زناشویی بهایندلیل است که بیکاری نوعی افسردگی در زنان ایجاد میکند. احمدیان با پژوهش بر روی 111زن طلاق گرفته نشان داد که افسردگی زنان بر روابط آنها با همسرانشان تأثیرگذار است و در نهایت این افسردگی سبب کاهش رضایتمندی زناشویی میشود (احمدیان، 1388). بیثباتی بهایندلیل است که بیکاری، تعاملات مثبت زوجین بهویژه مردان را کاهش مـیدهد و کاهش این تعاملات نظام روابط زناشویی را با بیثباتی همراه میکند (حبیبپور و نازکتبار، 1390). بنابراین، براساس نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات، تأثیرات ناشی از بیکاری در نهایت سبب بروز رفتارهای آسیبزا مانند خشونت، بیمسئولیتی و... میشود. اگر تأثیرات بیکاری در چهار بعد کامل شود و رفتارهای آسیبزا بروز کند، بیکاری به علتی برای طلاق تبدیل میشود.
براساس فراتحلیل صورتگرفته میانگین اندازه اثر همبستگیهای ساختاری- زیستی 392/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن متوسط رو به زیاد ارزیابی میشود. ازدواج مجدد، تجربه کم زندگی مشترک، تعداد فرزند کم و مردسالاری همبستگیهایی است که از ناحیه ساختاری مانند زندگی مشترک زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد. اختلالات جنسی و نازایی همبستگیهایی هستند که از ناحیه زیستی زندگی مشترک زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهند.
نازایی، ناباروری و تعداد کم فرزندان در بین همبستگیهای ساختاری- زیستی بیشترین فرضیه یعنی، 8 آزمون را به خود اختصاص داد. نازایی و ناباروری یکی از همبستگیهایی است که از ناحیه زیستی زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد و احتمال وقوع گسیختگی خانواده و بیسامانی آن را افزایش میدهد. در تبیین رابطه بین این همبستگی و ایجاد گرایش به طلاق میتوان از نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات استفاده کرد. ناباروری یک همبستگی فردی است؛ یعنی از ناحیه فرد وارد زندگی مشترک میشود، اما زمانی تبدیل بهعلت میشود که از نظر خانوادگی فرد با بیتوجهی خانواده طرف مقابل یا با کنایههای آنها روبهرو شود. از نظر زوجینی یا روابط میان زوجین فرد با بیتوجهی طرف مقابل یا با کاهش همکاری و مسئولیتپذیری او روبهرو میشود. از نظر اجتماعی در قالب مضامین نادرستی مانند اجاقکور و... خود را تحت فشار ببیند و احساس کند در جامعه مسخره میشود. خداوند متعال در قرآن خطاب به بندگان میفرماید:
اى کسانى که ایمان آوردهاید! هیچ قومى حق ندارد قومى دیگر را مسخره کند. چهبسا که آنان از ایشان بهتر باشند. هیچ یک از زنان حق ندارند زنانى دیگر را مسخره کنند؛ چون ممکن است آنها از ایشان بهتر باشند و هرگز عیبهاى خود را برملا مکنید و لقب بد بر یکدیگر منهید که این بد رقم یادآورى از یکدیگر است که بعد از ایمان باز هم یکدیگر را به فسوق یاد کنید و هر کس توبه نکند همه آنها از ستمکارانند. (حجرات: 11)
براساس این برآیند تمام این تأثیرات از طریق فرد در قالب بروز رفتارهای آسیبزایی مانند خشم، عصبانیت و ... به روابط بین زوجین وارد میشود. این رفتارها سبب اختلافات شدید میان زوجین میشود و در این حالت است که ناباروری و نازایی به علتی برای طلاق تبدیل میشود.
براساس فراتحلیل صورت گرفته، میانگین اندازه اثر همبستگیهای انتخابی 353/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن متوسط رو به زیاد ارزیابی میشود. همبستگیهای انتخابی مانند نداشتن کفویت در عقاید، نداشتن اختلاف تحصیلی، اختلاف طبقاتی، شناخت کم از همسر، نبود کفویت در تحصیلات، نداشتن تناسب سنی و استفاده از سبک نامناسب انتخاب همسر همبستگیهایی است که از ناحیه آغاز و تأسیس زندگی مشترک زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد.
براساس فراتحلیل صورتگرفته میانگین اندازه اثر همبستگیهای خانوادگی 258/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن کم رو به متوسط ارزیابی میشود. در اینکه خانواده و دوستان در همبستگی ازدواج و ادامه آن نقش مهمی دارد، جای تردید نیست. همبستگیهای مربوط به خانواده و دوستان مانند حمایت اشتباه، دخالت، ازدواج اجباری، سابقه طلاق همبستگیهایی است که از سوی این افراد زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد.
همبستگی دخالت، در بین همبستگیهای مربوط به خانواده زوجین بیشترین فرضیه یعنی، 19 آزمون را بهخود اختصاص داد. در ایران بسیاری از اختلالات زناشویی نتیجه دخالتهای نابجا و غیرمنطقی خانوادههای اصلی در روابط زوجین است. (هنریان و یونسی، 1390) دخالت، تأثیرگذاری اشـخاص مـختلف مانند والدین، برادر، خواهر و دوستان در زندگی زن و شـوهر است بهصورتی که در رونـد ثـابت و سالم زندگی زوجین اثر میگذارد و احتمال اخـتلال و بـحران را افزایش میدهد (تقیپور، ابراهیمپور و راد، 1391). کاهش عزت نفس و افسردگی از جمله تأثیرات فردی دخالت است. بیاحترامی به والدین، نداشتن رفتوآمد با آنها از جمله تأثیرات خانوادگی دخالت است. ایجاد سوء تفاهم، بیاحترامی به یکدیگر و ایجاد تنش در رابطه زن و مرد از جمله تأثیرات زوجینی دخالت است (باستانی، گلزاری و روشنی، 1389). بنابراین، براساس نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات، تأثیرات ناشی از دخالت در نهایت سبب بروز رفتارهای آسیبزا مانند خشونت میشود. تحقیق روی 120 زن مـراجعهکننده بـه مرکز پزشکی قانونی شهر تبریز که توسط شوهران کتک خورده بودند، نشان داد که 65% این خانواده تحت دخالت خانواده مرد بودند. تحقیقات انـجام شـده در شهر خدابنده نشان داد که دخالت اقوام زن و مرد در زندگی مشترک زوجین از مهمترین عوامل ایجاد خـشونت نـسبت بـه زنان است (خواجوییزاده راوری، 1394).
براساس فراتحلیل صورتگرفته میانگین اندازه اثر همبستگیهای ارتباطی 438/0 بهدست آمد که براساس جدول کوهن نزدیک به زیاد ارزیابی میشود. همبستگیهای ارتباطی مانند تعارض، نداشتن رضایت زناشویی، کاهش علاقه به یکدیگر، اختلاف سلیقه، نداشتن تفاهم و برآورده نشدن انتظارات همبستگیهای هستند که در روابط خود زوجین رخ میدهد. براساس شکل 2 همبستگیهای ارتباطی بهصورت مستقیم سبب اصلی گرایش به طلاق است. مشکلات ارتباطی میتواند یک ازدواج خوب را تخریب کند. این مشکلات با برهمزدن روابط زوجین زمینه فروپاشی خانواده را فراهم میکند. ارتباط ناسالم و غیرمـؤثر ریشه بیشتر مشکلات زنـاشویی و سوءتفاهمهای خـانوادگی اسـت. مشکلات ارتباطی باعث ضعیفشدن درک زوجین از یکدیگر و برآوردهنشدن انتظارها و خواستهای آنها از یکدیگر میشود. به عبارت دیگر، الگوهای ارتباطی نامطلوب موجب میشود مسائل مهمی که در یک رابطه زناشویی باید بهشکل مطلوب به آنها پرداخته شود، حل نشود و آرامشی که فلسفه و هدف ازدواج بود، رخ ندهد. آرامش روانی نخستین حکمت تشکیل خانواده است که قرآن کریم آن را با صراحت بیان کرده است: «و از نشانههای او این است که از [جنس] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنارشان آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری! در این [نعمت] برای مردمی که میاندیشند نشانههایی است» (روم: 21).
از جمله مشکلات ارتباطی، نداشتن توانایی حل اختلاف است. در هر ارتباطی ممکن است اختلافاتی ظاهر شود که زندگی زناشویی از این قانون جدا نیست. بهعلت فاصلهگرفتن از اصول ارتباط صحیح ممکن است اختلافات و مشاجراتی در زندگی زناشویی رخ دهد. در بررسی علل طلاق در دادگاههای خانواده تهران مشخص شد نداشتن توانایی حل اختلاف اولین عامل مشکلساز از دید زوجین است. (هنریان و یونسی، 1390) از دیگر مشکلات ارتباطی تعارض است. تعارض میتواند عشق و حتی یک ازدواج خوب را تخریب کند. تعارض در خانواده روابط اعضای خانواده و وحدت میان آنها را با خطر روبهرو میکند و در نهایت باعث فروپاشی خانواده میشود (هاشمی، 1376). برای مثال تعارض ممکن است بهدلیل نـحوه هـزینهکرد درآمد رخ دهد. تحقیقات نشان میدهد که بیشتر تعارضات مالی مربوط به این است که زنان گرایش بیشتری بـه اختصاص پول بـرای نیازهای روانشناختی مانند زیبایی و منزلت اجـتماعی دارند، ولی مردان اینگونه رفتارها را نـشان بیتوجهی، ناسپاسی و فقدان درک کافی هـمسر تـلقی میکنند (محسنزاده، عارفی و نظری، 1390). بنابراین، نداشتن شناخت از روحیات و نیازهای یکدیگر سبب میشود تفاهم کافی در نحوه هزینه در بین زوجین نباشد و تعارض بهوجود آید. مهارتهای ارتباطی به افراد کمک میکند در موقعیتهای آشفته بهجای استفاده از رفتارهای منفی و تشنجزا مانند انتقاد، سرزنش، طعنه و زخم زبان از شیوههای سازندهتری استفاده کنند و تعارضات موجود در رابطه را با بکارگیری روشهای مثبت و استفاده کمتر از تعاملات منفی مدیریت کنند و فضایی ایجاد کنند که در آن فرصت بیشتری برای توافق برای مشکلات خانواده وجود دارد (هنریان و یونسی، 1390). قلیزاده و اسماعیلیان (1393) در تحقیق بر روی 288 نفر اصفهانی نتیجه گرفتند که با افزایش مهارت ارتباطی بین زوجین رضایت آنها از زندگی مشترک بیشتر میشود. زاهدی اصل و حسینی (1391) در تحقیق بر روی400 نفر بوشهری نتیجه گرفتند که هرچه مهارت ارتباطی بین زوجین بیشتر شود اختلاف زناشویی کمتر میشود.
در چند سال اخیر مطالعات حوزه طلاق و بررسی علل آن رشد چشمگیری داشته است و البته نقطه ضعف این پژوهشها در این بوده است که هر یک از این پژوهشها بهصورت تکعاملی و در یک محدوده جغرافیایی پدیده طلاق را تحلیل کردهاند. میتوان از رشد و توسعه این تحقیقات برای برطرفکردن نقطهضعف آنها یعنی، منطقهای بودن استفاده کرد و از طریق همافزایی نتایج آنها به یافتههای جدیدی دست پیدا کرد. فراتحلل روشی است که با خلاصهسازی و جمعبندی حجم وسیعی از مطالعات سعی دارد تا زمینه کاربردیکردن این مطالعات را فراهم کند. مطالعات فراتحلیلی انجام شده پیشین، نقطهضعفهای برجستهای دارند. پوشش دامنه محدودی از تحقیقات و مطالعات، بکارگیری فراتحلیل کیفی بهجای کمی، استفاده نکردن از روش فراتحلیل در خلق یکتئوری و نظریه جدید و کاربرد این نظریه در تحلیل یافتهها همگی از نقاط ضعف مطالعات فراتحلیلی موجود است. در این فراتحلیل سعی شده است که نقاط ضعف مذکور جبران شود و با یک نگاه کلان و ساختاری در طول یک دهه پدیده طلاق و عوامل بروز آن بررسی شود. در پژوهش حاضر به دامنه وسیعی از مطالعات توجه شد و 260 آزمون بررسی شد. گستره جغرافیایی نتایج این تحقیق شامل شهرهای یزد، مشکینشهر، مازندران، شیراز، تهران، کرمانشاه، سنندج، زنجان، اصفهان، همدان، بانه، نقده، تبریز، آران و بیدگل، ایذه، سردشت، میاندوآب، قم، گرمسار، پاوه، گنآباد، مینودشت، یاسوج، کاشان، بوشهر، قائمشهر، گرگان و سقز است. نتایج فراتحلیل روی 260 آزمون استخراجی از این منابع نشان داد که میانگین اندازه اثر علل فردی، علل ساختاری، علل انتخابی، علل وارده از سوی خانواده و دوستان، علل اجتماعی و علل ارتباطی میان زوجین بهترتیب برابر با 423/0، 392/0، 353/0، 258/0، 393/0، 382/0 است.
همچنین از دستآوردهای فراتحلیل در خلق تئوری و نظریه «رشد چهار بعدی تأثیرات» و تحلیل یافتهها براساس این نظریه استفاده شد. این نظریه سعی دارد علاوهبر چگونگی بروز طلاق توسط یکعلت شناخت روابط بین علل مختلف، نحوه اثرگذاری آنها بر یکدیگر و تفکیک میان علل زمینهساز و علل مستقیم طلاق را تبیین و مشخص کند. براساس این نظریه یک همبستگی هرچند از ناحیه فرد یا زوجین یا خانوادها و یا اجتماع وارد میشود، اما زمانی به علتی برای طلاق تبدیل میشود که تمام تأثیرات فردی، زوجینی، خانوادگی و اجتماعی را به همراه داشته باشد و اگر این تأثیرات توسط این همبستگی بهوجود نیاید یا شدت آن کم و ناچیز باشد، این همبستگی سبب طلاق نمیشود.
5- 1- 1. جلوگیری از تبدیلشدن همبستگیهای مختلف به علت
هرچند همبستگیهای ارتباطی از نظر تحقیقات بیشترین اندازه اثر را دارد، اما بهترین راهبرد برای جلوگیری از طلاق براساس نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات، اول جلوگیری از تبدیلشدن همبستگیهای مختلف به علت است که در این راستا باید با ارائه راهکارهایی به خانوادهها آنها را در همبستگیهای مختلف آموزش داد تا هنگام وقوع یک همبستگی بتوانند از علتشدن آن جلوگیری کنند. دوم اینکه باید به ریشهیابی این همبستگیها پرداخت و به بسترهایی که زمینهساز ایجاد، رشد و گسترش همبستگیهای مختلف است، توجه کرد.
براساس نظریه رشد چهار بعدی تأثیرات، دو بستر بهصورت کلان در وضعیت فروپاشی خانواده ایرانی نقش عمدهای دارد. بستر مدرنیته و شهرنشینی که سبب میشود همبستگیهای تغییر ارزشها و کمشدن پایبندی به دین، ارتباط با نامحرم و بیبندوباری، فردگرایی، تغییر نقشهای جنسیتی، تغییر نگاه به طلاق، تحصیلات، اشتغال زنان و غیره پدید آید و بستر ناآگاهی و جهل که به دو دسته ناآگاهی خانواده و ناآگاهی زوجین تقسیم میشود. ناآگاهی خانوادهها سبب میشود همبستگیهایی مانند دخالت، تصویرسازی و افشاگری، نگرش اشتباه به عروس یا به داماد، بزرگکردن مسائل کوچک و کماهمیت، حمایت اشتباه و نبود حمایت بهموقع پدید آید. بستر ناآگاهی زوجین سبب میشود همبستگیهایی مانند نداشتن مهارتهای جنسی و ارتباطی پدید آید.
5- 1- 2. برگزاری دورههای آموزشی
برای زوجین جوان باید شیوههای صحیح رفـتاری و دانش و مهارتهای ارتباطی مانند مهارت حل تعارض و مذاکره، مهارت گفتوگوی مؤثر، مهارت حـل مسئله، مهارت کنترل خشم و شیوههای ابراز وجود زوجین... (فاتحیزاده، 1384) را از طـریق بـرگزاری دورههای آموزشی آموزش داد. این آموزشها میتواند با عناوینی مانند آموزش مهارتهای زندگی، راهبردهای ارتقای کارکرد خانواده، حقوق و تکالیف زوجین و... مطرح شود. (حبیبپور و نازکتبار، 1390) تحقیق بر روی 30 زوج اصفهانی با هدف تأثیر آموزش مهارتهای ارتباط همسران بر میزان کاهش تعارض زناشویی نشان داد گروهی که مهارتهای ارتباط با همسران را آموزش دیدند تعارضات زناشویی آنها کاهش معناداری داشته است (بهاری، 1390). همچنین پژوهش بر روی 36 زوج جوان نشان داد که آموزش مهارتها بر رضایت جنسی و رضایت زناشویی آنها مؤثر است (دوستکام، 1394). ذکر این نکته نیز ضروری است که با توجه به تأثیری که دین در رفتار و عملکرد افراد جامعه دارد، آموزش این مهارتها با رویکرد اسلامی مؤثرتر واقع شود. در پژوهشی دیگر روی 30 زوج اصفهانی مشخص شد که آموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد اسلامی بر بهبود رضایتمندی زناشویی زوجها مؤثر است.
5- 1- 3. مشاوره
با مشاوره، افراد از خطرات و چالشهایى که ممکن است بعد از ازدواج با آنها روبهرو شـوند، آگـاه میشوند و مهارتهاى ارتباطى و زناشویى لازم را فرامیگیرند. ترویج مشاوره خانواده به کاهش تضادهای زناشویی و افزایش رضایت از زناشویی کمک زیادی میکند. (هنریان و یونسی، 1390)
5- 1- 4. آموزش مهارتهای مدیریت خشم
تکرار تعاملات ضعیف ارتباطی زوجین را به تعارض زناشویی میکشاند. تعارضات زناشویی پیشدرآمد جدایی آنهاست که از بگومگوهای ساده شروع شده و تا درگیریهای شدید لفظی، نزاع، خشونت فیزیکی و جدایی گسترش مییابد. استفاده از مهارتهای مقابله با خشم میتواند در کنترل و کاهش این مشکلات بسیار کمککننده باشد. (بشکار، 1391) قرآن نیز مردان را به دوری از بـداخلاقیهایی کـه ممکن است انجام دهند، سفارش میکند (حکیم، 1389)؛ الفاظی کـه در این آیات بهکاربرده شده است بدون هیچ توضیح و تفسیری بیانگر رفتاری ناشی از سوء خلق است (ر.ک.، بقره: 231؛ نسا: 34؛ طـلاق: 1 و 6).
5- 1- 6. آموزش و تبلیغ حیا و عفاف
ارتـقای فـرهنگ عـفاف و حجاب در جامعه میتواند نهاد خانواده را از خطرهایی که بهدلیل بیعفتی و بیحیایی رخ میدهد، محافظت کند. همچنین در راستای حفظ خانواده باید از اختلاط بیرویه زن و مرد در جامعه پرهیز شود. (حکیم، 1389)
5- 1- 7.آموزش برای کاهش گرایش به تجملات
گرایش به تجملات نتیجه مدرنیته و تغییر ارزشها در جامعه است. متأسفانه رسانه ملی آرامش، آسایش و خوشبختی را در داشتن انواع لوازم غیرضروری و پرهزینه زندگی تـبلیغ مـیکند و روزنامهها تجملات و پرداختن به دنیازدگی را ترویج میکنند. بنابراین، تعارض زوجین برای تجملات دور از انتظار نیست. (حکیم، 1389) خداوند مـتعال برای درمان این مشکل به راهکار ارشاد و نصیحت اشاره کرده است (ر.ک.، احزاب: 29)؛ خداوند متعال در این آیه معرفی حب برتر و وعده پاداشدادن در مقابل آن را راهـکاری بـرای نجات افراد دنیاخواه قرار داده است.
5- 1- 8. آموزش مسائل و عقاید دینی
میزان نگرش زوجین به ارزشها و مذهب نقش تعیینکنندهای در سازگاری زناشویی دارد؛ زیرا مذهب شامل رهنمودهایی است که میتواند زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد. اینکه افراد به ازدواج بهعنوان مسئولیتی برای تمام عمر، مهرورزی به یکدیگر، فراهمکردن اسباب آرامش یکدیگر و وفاداری و تعهد بـه همسر نگاه کنند همگی نشان از تأثیرپذیری روابط زناشویی از مذهب است. (دانش، 1389) در این میان فردی که نـگرشها و رفـتارهایش براساس هستیشناسی اسلامی است، براساس آموزههای اسلام و قرآن نیز عمل میکند، پس رفتارهای بسیار مـتفاوتی نـسبت بـه فردی دارد که از هستیشناسی غیردینی پیروی میکند. در روابط زناشویی نیز افـراد تحت تأثیر هستیشناسی مذهبی هستند که میتواند موجب افزایش تداوم ارتباط آنها و رضـایت زنـاشویی بیشتر در آنها شود (رضاپور، 1392). تحقیق بر روی 24 زن متأهل میبدی با هدف تعیین اثربخشی آموزههای هستیشناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی نشان داد که آموزههای هستیشناسی اسلامی رضایت زناشویی زنان را بهطور معناداری افزایش میدهد. همچنین پژوهش بر روی 24 زوج بجنوردی نشان داد که آموزش مسائل دینی موجب افزایش سطح رضایت زناشویی در زوجها میشود. تحقیق بر روی 30 زوج اصفهانی نیز نشان داد که سازگاری زناشویی بر اثر آموزش معنویت افزایش مییابد (عرب، 1392).
* قرآن کریم (1387). مترجم: مکارم شیرازی، ناصر. تهران: انتشارات دارالقرآن الکریم.
* نهجالبلاغه (1379). تدوین: شریف الرضی. مترجم: دشتی، محمد. تهران: بنیاد نهجالبلاغه.