نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیارروان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران. (نویسنده مسئول)
2 دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک،اراک ،ایران.
3 استادیار گروه مشاوره، واحد خمین،دانشگاه آزاد اسلامی، خمین،ایران.
4 استادیار روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک،اراک ،ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This research aimed to determine the effectiveness of cognitive-behavioral family therapy based on an Islamic approach on marital intimacy and interpersonal forgiveness of women referring to the counseling centers and it was conducted with a quasi-experimental method and pretest-posttest design among women referring to the counseling centers of Arak. Regarding the conditions of this research and the need for cooperation for several months, 15 women were selected for each group by the convenience sampling and they were randomly placed in the groups. The variables were measured by the questionnaires of marital intimacy and interpersonal forgiveness, and the data were analyzed using the analysis of covariance. According to the results, there is a significant difference between marital intimacy and interpersonal forgiveness in two test and control groups; thus, it can be said that cognitive-behavioral family therapy based on an Islamic approach is an effective method for increasing marital intimacy and interpersonal forgiveness.
کلیدواژهها [English]
دین اسلام انسانها را به ازدواج سفارش میکند و آن را مایه آرامش و زمینه دوستی و حمایت زن و مرد میداند. (ر.ک.، روم: 21) پیامبر اکرم (ص) ازدواج و خانواده را محبوبترین نهاد بشری میداند. تحقق آثار مطلوب فردی و اجتماعی ازدواج به پایداری این نهاد مقدس وابسته است؛ همه زوجها به امید یک زندگی خوشبخت و همراه با آرامش تشکیل خانواده میدهند. داشتن روابط صمیمی یکی از نیازهای عاطفی زوجین و منبع مهمی برای شادی و رضایت از زندگی مشترک است (پیلاگ، لوتینجین و آرنیدل،[1] 2005). صمیمیت، سازهای مهم در پویاییهای ارتباط زناشویی است (کونری، مکگریت، وان روین، هوسگاد، جانسون و فریتز،[2] 2016)؛ نیاز به صمیمیت، نیاز به نزدیکی فیزیکی و پیوند و تماس با دیگران را شامل میشود (باگاروزی[3]، 2013). صمیمیت بهمعنای نزدیکی از کلمه یونانی اینتیما[4] بهمعنی درونیترین لایه و دیواره رگها گرفته شده است. پترسون[5] (1984) صمیمیت را ویژگی تعاملی بین افراد میداند که طرفین رابطه برای حفظ سطوح رابطه و راحتی طرف مقابل تلاش میکنند. باگاروزی[6] (2001) صمیمیت را نیازی اساسی میداند و آن را نزدیکی، تشابه و روابط شخصی عاشقانه هیجانی با شخص دیگر تعریف میکند که به شناخت و درک عمیق از فرد دیگر، پذیرش و بیان افکار و احساسات میرسد و آن را نشانهای از عشق میداند.
صمیمیت فرایندی تعاملی است که محور آن شناخت، فهم، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر و قدردانی از دیدگاه بیهمتای وی نسبت به جهان است. (کردوا و وارن،[7] 2005). رضایت زناشویی در زوجینی که روابط صمیمانه دارند، بیشتر است (پاتریک، سلز، گیروردانو و تالرود،[8] 2007). وجود روابط صمیمانه بین زوجین موجب استحکام روابط بین آنها میشود و میتوان آن را یکی از عوامل مهم در ازدواجهای موفق دانست (ولگستون، وانبرگ، اکسلیوس، لاندکوویست و سانداستوم،[9] 2010). صمیمیت میتواند با ارضای نیازهای زوجین از جمله نیازهای هیجانی موجب بهزیستی روانشناختی آنها شود (خجستهمهر، احمدی قزلوچه و سودانی، 1394).
تحقیقات نشان دادهاند که بین بخشایشگری با تعهد، رضایت زناشویی و صمیمیت همبستگی وجود دارد. (ویسر.، و همکاران،[10] 2017) بخشایشگری فرآیندی است که تغییری را در ابعاد شناختی، هیجانی و رفتاری منفی فرد رنجیده نسبت به فرد خاطی ایجاد میکند. به سخن دیگر بخشایشگری فرآیندی تعمدی و داوطلبانه است که با تصمیم اختیاری که برای بخشش انجام میشود، اتفاق میافتد. بعد هیجانی بخشایشگری به کاهش احساسات منفی، خشم و تلخی اشاره دارد. بعد شناختی آن شامل کاهش نشخوارهای فکری درباره انتقام میشود و بعد رفتاری آن نیز دوری از انجام رفتارهای تلافیجویانه است (وورثینگتون و وید،[11] 1999). بخشایشگری حتی به زوجینی که به علت روابط فرازناشویی آسیب دیدهاند نیز کمک میکند (فیفه، ویکز و استلبرگ،[12] 2014). بخشایشگری متغیری بسیار مهم در حفظ روابط زناشویی است، اما فقط در سالهای اخیر توجه محققان را به خود جلب کرده است (دافونسکا، دخسوس لوپز، داسیلوا گوسمائوو،[13] 2017).
صمیمیت و بخشایشگری بینفردی در روابط تعاملی نزدیک بهویژه در روابط زناشویی نقش اساسی دارد. پژوهشگران در پژوهشهای خود به اهمیت صمیمیت و بخشایشگری در روابط زناشویی دست یافتهاند. (بویس، برگرون، روزن و مکداف،[14] 2013؛ کنستانت، والت و ناندرینو،[15] 2016) صمیمیت و بخشایشگری زوجین بخش قابل توجهی از واریانس تعهد زناشویی را تبیین میکند (کاتو[16]، 2016). شواهد فراوان بیانگر اثرات چشمگیر صمیمیت زناشویی و بخشایشگری بینفردی در بهبود رابطه، سازشیافتگی و رضایت زناشویی است (ارت، برکینگ و مایر،[17] 2008؛ کابزاد باکا[18]، اپل[19]و دابلس[20]، 2017). بیگی، محمدیفر، نجفی و رضایی (1394) در تحقیق خود نشان دادند که بخشودگی با انسجام و سازگاری در خانوادهها رابطه دارد. نتایج تحقیقات کاظمیان مقدم، مهرابیزاده هنرمند، کیامنش و حسینیان (1395) نشان میدهد که بین معناداری زندگی و بخشودگی با رضایتمندی زوجین از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد. زاهدبابلان، حسینیشورابه، پیریکامرانی و دهقان (1394) به این نتیجه رسیدند که میزان بخشایشگری در زوجین متقاضی طلاق بهطور معناداری کمتر از زوجین عادی است. اسماعیلوند و حسنوند (1393) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بخشش یکی از عوامل ارتباطی مؤثر برای رهایی از آزردگی است و بر بیشتر مؤلفههای سلامت روان اثر میگذارد. غفوری، مشهدی و حسنآبادی (1392) در تحقیق خود نشان دادند که بخشش میتواند راهحلی قوی و نیرومند برای پایان بخشیدن به یکرابطه مختل یا دردناک باشد و میتوان با خارج کردن یکی از زوجین از حلقه تعامل منفی و با کم کردن تعارضات رضایت زناشویی را افزایش داد. کمک به زوجین در حل تعارضات زناشویی همواره مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران حوزههای مسائل تربیتی و مشاوره بوده است. در دهه چهارم قرن بیستم با گسترش روانشناسی در حوزههای مختلف زوجدرمانی در قالب خانوادهدرمانی شکل گرفت و در ادامه مکاتب و رویکردهای معتبری در زمینه درمان مشکلات زناشویی بهوجود آمد. پس از گذشت چند دهه از آغاز خانوادهدرمانی، جنبههای معنوی و فرهنگی در این ارتباط مورد توجه درمانگران قرار گرفته است.
مفهوم ازدواج و زندگی مشترک در جوامع مختلف یکسان نیست و در برخی مواردتفاوتهای بنیادی با یکدیگر دارند. (هالفورد[21]، 2003) عواملی مانند تفاوتهای قومی و نژادی، باورهای فرهنگی و مذهب و معنویت بر روابط بین زوجین اثر میگذارند (هالفورد و بادنمن،[22] 2013). باورهای مذهبی نقش مهمی در حل تعارضات زناشویی دارند (فلورز[23]، 2008) و ازدواج در پرتو مذهب میتواند امری مقدس باشد. باورهای مذهبی و فرهنگی با توجه به جایگاه خود بر روابط زوجین اثر میگذارند و به همین دلیل پایداری ازدواج و رضایتمندی از زندگی مشترک در جوامع مختلف متأثر از فرهنگ و مذهب آنهاست (هالفورد و بادنمن، 2013).
با توجه به اهمیت عوامل فرهنگی و دینی در همه مراحل زندگی بهویژه ازدواج، لازم است نسبت به این عوامل توجه زیادی شود. فرآیند ازدواج و زندگی زناشویی در ایران براساس قواعد و اصول مبتنی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی شکل میگیرد. بههمیندلیل توجه به اعتقادات مذهبی و باورهای دینی در رویکردهای زوجدرمانی امری ضروری و اجتنابناپذیر است. پیشینه مشاوره و آموزش زوجین در فرهنگ اسلامی و ایرانی قدمت زیادی دارد. در مورد اهمیت ازدواج و کیفیت رابطه زن و شوهر مطالب بسیار زیادی در آثار اندیشمندان ایرانی وجود دارد. در این ارتباط احادیث ارزشمندی از معصومین(ع) بیان شده است. آیات زیادی از قرآن کریم نیز در مورد این موارد است. نخستین پژوهشها در قالب زوجدرمانی با نگاه اسلامی با عنوان زوجدرمانی اسلامی (دانش، 1383)، اصلاح نگرش منفی زوجها با بهرهمندی از آیات قرآنی (احمدی، 1386) و تأثیر مداخلات اسلامی بر رضایتمندی زناشویی (روحانی و معنویپور، 1387) صورت گرفت. در ادامه پژوهشهایی برای ارائه الگوهای درمانی مبتنی بر رویکرد دینی برای حل تعارضات زوجین انجام شد که از جمله آنها میتوان به طراحی خانوادهدرمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی (سالاریفر، 1395) اشاره کرد.
رویکرد شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی متناظر با مداخلات شناختی ـ رفتاری است با این تفاوت که محتوای برنامه براساس اعتقادات اسلامی تنظیم شده است و تمایز اصلی آن در مداخلات ساختاری و معنوی است. در این رویکرد ابعاد سهگانه شناختی ـ رفتاری و عاطفی آن براساس ساختار معنوی دین اسلام شکل گرفته است. سالاریفر (1393) در تحقیق خود نشان داد که زوجدرمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی در مقایسه با زوجدرمانی شناختی ـ رفتاری در افزایش رضایت زوجین تأثیر بیشتری دارد. انتخاب این روش درمانی با توجه به چهارچوب روشن و قابلیت اجرای آسانتر آن در مقایسه با دیگر رویکردهای زوجدرمانی و همچنین توجه به باورهای اعتقادی و مذهب در محتوای این درمان و اثربخشی آن در پژوهشهای مختلف بوده است. با توجه به اهمیت متغیرهای صمیمیت و بخشایشگری بینفردی در استحکام روابط زناشویی که در تحقیقات بسیاری آمده است، پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ به این سؤال است که آیا خانوادهدرمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی بر افزایش صمیمیت زناشویی و بخشایشگری بینفردی زنان مراجعهکننده به مراکز مشاوره مؤثر است؟
2- 1. روش پژوهش
پژوهش حاضر به روش نیمهآزمایشی و طرح دوگروهی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه انجام شد. برای بررسی اثربخشی روششناختی- رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی بر صمیمت زناشویی و بخشایشگری بینفردی، برنامه شناختی رفتاری تدوین شده سالاریفر (1393) در طی هشت جلسه اجرا شد. نخست از هر دو گروه (آزمایش و گواه) پیشآزمون بهعمل آمد، سپس افراد گروه آزمایش در هشت جلسه تحت آموزش شناختی-رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی قرار گرفتند؛ در طی دوره آزمایش، افراد گروه گواه مداخلات عادی دریافت کردند. پس از پایان دوره آزمایش از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری انجام شد. ملاکهای ورودی طرح عبارتند از: وجود تعارض زناشویی؛ عدم وجود اختلالات روانپزشکی؛ گذشت حداقل سه سال ازآغاز زندگی مشترک؛ شرکت در همه جلسات مداخله.
2-2. جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زنانی بود که در سال 1397 بهعلت تعارضات زناشویی به مراکز مشاوره شهر اراک مراجعه کرده بودند. با توجه به شرایط خاص پژوهش و لزوم همکاری چندماهه شرکتکنندگان، نمونهگیری بهروش در دسترس به تعداد 15 نفر برای هر گروه انجام شد. گمارش افراد در گروه آزمایش و گروه گوا به بهصورت تصادفی صورت گرفت.
2- 3. ابزار پژوهش
2- 3- 1. پرسشنامه صمیمیت زناشویی
این پرسشنامه 17 مادهای توسط واکرو تامپسون (1983) و برای آشکار کردن اندازه مهر و یکرنگی زوجین ساخته شد که بخشی از یک ابزار گستردهتر است که سویههای گوناگون صمیمیت دارد، ولی تهیهکنندگان آن را بهصورت ابزاری جداگانه منتشر کردهاند. این پرسشنامه در ایران توسط ثنایی (1379) ترجمه و منتشر شد. همسانی درونی این پرسشنامه با توجه به میزان آلفای کرنباخ 91% تا 97% مطلوب است. (واکر و تامپسون، 1983، به نقل از امانی.، سهرابی، باقری و نصیری، 1396). در پژوهش حاضر ضریب پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و دونیمسازی برآورد شد که نتایج حاصل با نتایج بهدست آمده از پژوهشهای قبلی همسو و به ترتیب برابر با 91% و 93% بود.
2- 3- 2. پرسشنامه بخشایشگری میانفردی
این پرسشنامه 25 مادهای توسط احتشامزاده، احدی، عنایتی و حیدری (1389) تهیه شده است و سه مؤلفه دارد که شامل مؤلفه مهار کینخواهی، مؤلفه مهار و بخشش و مؤلفه درک واقعبینانه است. این پژوهشگران برای بررسی نرخ پایایی پرسشنامه در تحقیقی که بر روی 400 نفر (237زن و 163 مرد) از دانشجویان دانشگاه اهواز انجام دادند بهترتیب برای مؤلفههای ارتباط دوباره و مهار کینخواهی، مهار و بخشش و درک واقعبینانه پایایی به میزان 70%، 68% و 58% را بهدست آوردند. همچنین روایی صوری پرسشنامه با نظر سه نفر از متخصصین روانشناسی تأیید شد. در پژوهش حاضر با روش آلفای کرونباخ ضریب پایایی برای مؤلفههای پرسشنامه بهترتیب 74%، 81% و 61% بهدست میآمد که با نتایج پژهشهای قبلی همسوست.
2- 4. مداخله آزمایشی
برنامه شناختی رفتاری تدوین شده سالاریفر (1393) برای حل مشکلات زوجین برنامهای در هشت جلسه تدوین شده است. ترتیب جلسات براساس چهارچوب روش شناختی ـ رفتاری و تجربه پژوهشگر تنظیم شد. در این جلسات از فنون شناختی-رفتاری مانند دادن برگه برنامهها، آموزش کوتاه، ارائه الگو، تکالیف خانگی، انجام پرسشهای سقراطی و برانگیزاننده استفاده شد. وجه تفاوت رویکرد حاضر با خانوادهدرمانی شناختی ـ رفتاری این بود که محتوای جلسات براساس آموزههای دین اسلام و بر مفاهیم اعتقادی مانند ارزشهای اخلاقی، یکتاپرستی، رضایت الهی، توکل و معادباوری تنظیم شد. پس از تدوین ساختار مداخلات برای اعتبار آن از 20 مشاور که تحصیلات حوزوی و روانشناسی در سطح کارشناسی ارشد و بالاتر داشتند، نظرسنجی و اعتبار آن تأیید شد. (سالاریفر.، و همکاران، 1395).
جدول 1
برنامه جلسات زوجدرمانی شناختی- رفتاری اسلامی
شماره جلسه |
هدف |
خلاصه محتوای جلسه |
تکلیف منزل |
اول |
ارزیابی و آشنا کردن با مداخله اسلامی |
برقراری ارتباط، تشخیص، آشنایی کلی با برنامه زوجدرمانی اسلامی-اجرای آزمون |
نوشتن توقعات از همسر وزندگی زناشویی |
دوم |
شناخت خود، ازدواج، همسر |
بررسی دیدگاه فرد نسبت به خود، همسر، جایگاه زن و مرد در خانواده و تفاوتهای زن و مرد |
ثبت ویژگیهای مثبت و منفی خود و همسر در روابط زناشویی |
سوم |
ارتقای روابط کلامی و غیرکلامی زوجین |
گوینده و شنوده خوب بودن، توصیهها در محتوا و شیوه گفتوگو، توجه به حالات غیرکلامی، مرزها و حریم خانوادگی |
تبادل احساسات با همسر و گزارش کردن |
چهارم |
اصلاح رفتار و منشهای ناکارامد |
استفاده از ارزشهای اخلاقی مانند گذشت، مدارا، قناعت، عدالت و توجه به الگوهای خانوادگی برای رفتار و حالات ناهنجار |
مطالعه دو نمونه از رفتار زوجهای الگو و بیان آن در جلسه |
پنجم |
اصلاح ساخت خانواده و تقویت مهارتهای اداره خانه و تصمیمگیری |
بررسی دیدگاه اسلام در مدیریت منزل، برنامهریزی زمان و تقسیم امور خانه و توزیع قدرت بین زن و مرد |
تدوین برنامه اداره خانه و گزارش یک هفته اجرای آن |
ششم |
تقویت عواطف مثبت و آموزش فنون حل تعارض |
بررسی دیدگاه افراد در مورد حل مشکلات خانوادگی و آموزش راهحلهای اسلامی (عاطفی و مسئلهمحور) |
سعی برای پیشقدمی در حل تعارض و عفو و گذشت از همسر |
هفتم |
آشنایی با فنون معنوی مقابله و تنظیم عواطف |
استفاده از نقش یکتاپرستی، رضایت الهی، توکل و معادباوری و بکارگیری نقش دعا، نماز و عبادتها در خانه و نقش آنها در حل مشکلات زناشویی |
تعیین رفتارهای ارتباطی متأثرازاعتقادات دینی |
هشتم |
نتیجهگیری و آموزش استمرار آثار درمان |
مروری بر اهداف برنامه و بررسی میزان موفقیت و آموزش نحوه استمرار آثار آن و انجام آزمون نهایی |
انجام تکالیف بالا در هر هفته و ارزیابی ماهانه |
جدول 2
میانگین و انحراف معیار نمرات مؤلفههای بخشایشگری و صمیمیت به تفکیک گروهها
متغیرها |
|
گروه آزمایش |
گروه گواه |
||
|
|
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
ارتباط دوباره و مهار کینخواهی |
پیشآزمون |
6/29 |
69/3 |
06/30 |
08/3 |
پسآزمون |
86/39 |
66/2 |
93/30 |
84/2 |
|
مهار رنجش |
پیشآزمون |
33/14 |
41/2 |
26/14 |
65/2 |
پسآزمون |
40/18 |
35/2 |
13/15 |
30/1 |
|
درک واقعبینانه |
پیشآزمون |
86/15 |
45/1 |
60/15 |
06/2 |
پسآزمون |
86/19 |
92/1 |
40/16 |
52/2 |
|
صمیمیت |
پیشآزمون |
46/64 |
09/1 |
66/70 |
17/1 |
پسآزمون |
93/90 |
46/9 |
53/73 |
04/1 |
همانگونه که در جدول 2 دیده میشود بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در متغیرهای ارتباط دوباره و مهار کینخواهی، مهار رنجش، درک واقعبینانه و صمیمیت تفاوت قابل ملاحظهای وجود دارد. چون رعایت پیشفرضهای آزمونهای پارامتریک ضروری است قبل از اجرای آزمون تحلیل واریانس همگنی واریانسها و نرمال بودن توزیع دادهها بررسی شد.
جدول 3
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞ از آزﻣﻮن ام ﺑﺎﮐﺲ برای ﻫﻤﮕﻨﯽ وارﯾﺎﻧﺲﻫﺎ ﺑﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی واﺑﺴﺘﻪ در ﮔﺮوهﻫﺎی آزﻣﺎﯾﺶ و ﮔﻮاه
شاخص |
F |
p |
Mbox |
21/1 |
276/0 |
مطابق ﺟﺪول 3 ﻫﻤﮕﻨـﯽ وارﯾـﺎﻧﺲﻫـﺎ در ﻣـﺎﻧﮑﻮا ﻣﻌﻨـادار نیست. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، وارﯾﺎﻧﺲ ﮔـﺮوه آزﻣــﺎﯾﺶ و ﮔــﺮوه ﮔــﻮاه در ارتباط دوباره و مهار کینخواهی، مهار رنجش، درک واقعبینانه و صمیمیت ﺑﻪﻃﻮر ﻣﻌﻨاداری ﻣﺘﻔﺎوت ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﻓﺮض ﻫﻤﮕﻨﯽ وارﯾﺎﻧﺲﻫﺎ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮد. ( 21/1F=، 276/0 P=)
جدول 4
نتایج حاصل از آزمون کالموگراف-اسمیرنوف برای آزمون نرمال بودن توزیع دادهها
متغیر |
|
z |
p |
ارتیاط دوباره و مهار کینخواهی |
آزمایش |
121/0 |
310/0 |
|
گواه |
152/0 |
380/0 |
مهار رنجش |
آزمایش |
167/0 |
200/0 |
|
گواه |
207/0 |
082/0 |
درک واقعبینانه |
آزمایش |
144/0 |
410/0 |
|
گواه |
110/0 |
270/0 |
صمیمیت |
آزمایش |
201/0 |
103/0 |
|
گواه |
105/0 |
190/0 |
مطابق جدول 4 سطح معناداری برای همه متغیرها بیشتر از %5 است. بنابراین، نتیجه توزیع دادهها برای همه متغیرها نرمال است.
جدول 5
نتایج حاصل از آزمون لوین برای بررسی همگونی واریانسها
متغیر |
f |
p |
ارتباط دوباره و مهار کینخواهی |
143/0 |
708/0 |
مهار رنجش |
89/3 |
058/0 |
درک واقعبینانه |
355/1 |
254/0 |
صمیمیت |
002/0 |
962/0 |
همانگونه که در جدول 5 دیده میشود سطح معناداری برای همه متغیرها از 05/0 بزرگتر است. بنابراین، همگونی واریانسها رعایت شده است.
جدول 6
نتایج آزمون یکسانی شیب خط رگرسیون
متغیر |
منبع |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
P |
درک واقعبینانه |
همپراش |
23/6 |
1 |
23/6 |
67/27 |
48/0 |
اثر تعاملی |
57/155 |
2 |
78/77 |
|||
خطا |
89/75 |
27 |
81/2 |
|||
کل |
10096 |
30 |
|
|||
مهار رنجش |
همپراش |
85/162 |
1 |
85/162 |
74/15 |
19/0 |
اثرتعاملی |
64/97 |
2 |
82/48 |
|||
خطا |
72/83 |
27 |
1/3 |
|||
کل |
8615 |
30 |
|
|||
ارتباط دوباره |
همپراش |
04/189 |
1 |
04/189 |
2/48 |
34/0 |
اثر تعاملی |
73/633 |
2 |
86/316 |
|||
خطا |
47/177 |
27 |
57/6 |
|||
کل |
38406 |
30 |
|
|||
صمیمیت |
همپراش |
88/1009 |
1 |
88/1009 |
264/24 |
67/0 |
اثر تعاملی |
17/3461 |
2 |
58/1730 |
|||
خطا |
29/1892 |
27 |
085/70 |
|||
کل |
211360 |
30 |
|
همانگونه که در جدول 6 آمده است شاخصهای آماری در متغیر درک واقعبینانه (05/0 P > و 67/27 F =)، متغیر مهار رنجش (05/0 P > و 74/15 F =)، متغیر ارتباط دوباره (05/0 P > و 2/48 F =) و در متغیر صمیمیت (05/0 P > و 26/24 F =) است. با توجه به نتایج حاصل میتوان گفت که مفروضه یکسانی شیب خط رگرسیون رعایت شده است و میتوان از تحلیل کوواریانس استفاده کرد.
جدول 7
نتایج تحلیل واریانس چند متغیری بر تفاضل نمرههای پسآزمون- پیشآزمون مؤلفههای بخشایشگری و صمیمت در گروههای آزمایش و گواه
منبع |
آزمون |
ارزش |
F |
فرضیه df |
خطا df |
معناداری |
گروه |
اثرپیلایی |
742/0 |
407/14 |
4 |
20 |
001/0 |
لامبدای ویلکز |
258/0 |
407/14 |
4 |
20 |
001/0 |
|
اثر هتلینگ |
881/2 |
407/14 |
4 |
20 |
001/0 |
|
بزرگترین ریشه خطا |
881/2 |
407/14 |
4 |
20 |
001/0 |
جدول 7 نشان میدهد که سطوح معناداری همه آزمونها قابلیت استفاده از مانکوا را مجاز میداند به این معنی که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد.
جدول 8
نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری مربوط به اثربخشی خانوادهدرمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی بر مؤلفههای بخشایشگری
متغیر وابسته |
منبع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
معناداری |
مجذور اتا |
ارتباط دوباره و مهار کینخواهی |
بینگروه |
38/246 |
1 |
38/246 |
94/41 |
001/0 |
64/0 |
درونگروه |
08/135 |
23 |
87/5 |
||||
مهار رنجش |
بینگروه |
69/36 |
1 |
69/36 |
9/11 |
002/0 |
34/0 |
درونگروه |
9/70 |
23 |
08/3 |
||||
درک واقعبینانه |
بینگروه |
46/27 |
1 |
46/27 |
26/9 |
006/0 |
28/0 |
درونگروه |
21/68 |
23 |
96/2 |
جدول 8 نتایج مربوط به تحلیل کوواریانس یافتههای پژوهش را نشان میدهد. همانگونه که در این جدول دیده میشود بین آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در متغیرهای وابسته دیده میشود، بهگونهای که خانوادهدرمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی توانسته است بهطور معناداری در افزایش ارتباط دوباره و مهار کینخواهی، مهار رنجش و درک واقعبینانه (01/0>P) گروه آزمایش نسبت به گروه گواه مؤثر باشد. همانگونه که دیده میشود ضریب اتا نشان میدهد که این روش در مرحله پسآزمون 64 % بر ارتباط دوباره و مهار کینخواهی شناختی 34 % و بر مهار رنجش 28 % درک واقعبینانه مؤثر بوده است.
جدول 9
نتایج تحلیل کواریانس مربوط به اثربخشی خانوادهدرمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی بر صمیمت زناشویی
متغیر وابسته |
منبع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
معناداری |
مجذور اتا |
صمیمیت |
بینگروه |
03/1177 |
1 |
03/1177 |
01/19 |
001/0 |
45/0 |
درونگروه |
33/1424 |
23 |
92/61 |
- |
- |
- |
جدول 9 نتایج مربوط به تحلیل کوواریانس یافتههای پژوهش را نشان میدهد. همانگونه که در این جدول دیده میشود بین آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در متغیرهای وابسته دیده میشود، بهگونهای که خانوادهدرمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی توانسته است بهطور معناداری در افزایش صمیمت (001/0>P) گروه آزمایش نسبت به گروه گواه مؤثر باشد. همانگونه که دیده میشود ضریب اتا نشان میدهد که این روش در مرحله پسآزمون 45% بر صمیمت زندگی مؤثر بوده است.
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که در پایان دوره درمان نمرات افرادی که در گروه خانوادهدرمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی قرار داشتند در مقایسه با افراد گروه گواه در مقیاس صمیمیت زناشویی و مؤلفههای بخشایشگری بینفردی یعنی، ارتباط دوباره و مهار کینخواهی، مهار رنجش و درک واقعبینانه بهطور معناداری بالاتر بود. این نتایج با یافتههای دانش (1383)، احمدی (1386)، روحانی و معنویپور (1387)، سالاریفر (1393)، بیگی، محمدیفر، نجفی و رضایی (1394)، اسماعیلوند و حسنوند (1393)، فولر (2008)، هالفورد و بادنمن (2013) همسوست. بسیاری از درمانگران باورهای معنوی را از منابع بسیار قدرتمند تغییر در فرآیند درمانهای فردی، گروهی و خانوادگی میدانند (ریچاردز و برگین،[24] 2000).
در طول دوره درمان مبتنی بر رویکرد اسلامی فرصت کافی برای فرد فراهم میشود تا نگاهی متفاوت نسبت به شرایط ایجادکننده تعارضات زناشویی داشته باشد و نقش خود و افرادی که با او درگیر هستند را بازنگری کند. همچنین به فرد کمک میشود تا با شناخت بیشتر و آگاهی نسبت به محدودیتهای خود و افرادی که وی را رنجاندهاند، بینش جدیدی در مورد موضوعات مورد اختلاف و شرایط محیطی که کدورت و رنجش را ایجاد کرده است بهوجود آید. آزمودنیها هیجانات و احساسات نامطلوب ناشی از باورهای غلط و قالبی را درک کردهاند و با جایگزینی افکار و باورهای منطقی مبتنی بر رویکرد اسلامی احساسات مطلوب را تجربه میکنند. افراد در طی این دوره یاد میگیرند که احساساتشان را افشا کنند، از ارزیابی و قضاوت یکجانبه نسبت به دیگران و از حالت دفاعی در برابر فرد مقابل خود بکاهند. این مهارت باعث افزایش همدلی و تقویت رابطه بینفردی و در نتیجه افزایش صمیمیت و تفاهم زناشویی میشود.
بخشودگی بعد عاطفی روابط زوجین را هدف قرار میدهد. بنابراین، فراهم کردن فضا و شرایطی که بدون هیچ تهدیدی و با همراهی توجه مثبت غیر مشروط زمینه را برای بیان احساسات فروخورده، خشم و رنجش فرد از زوج خود فراهم میکند، میتواند زمینه را برای ایجاد فضای مناسب و گذشت در برابر قصور همسر خود فراهم کند. برایناساس، انرژی و نیرویی که در گذشته صرف آزردگی، دشمنی و کینهتوزی میشد، آزاد میشود. از این طریق افراد به این نتیجه میرسند که انتقام و کینهتوزی بیفایده است و این مرحله آغاز ترمیم روابط مخدوششده است.
در طول روند درمان افراد این توانایی را بهدست میآورند تا نقش خود را در خرابشدن روابط بینفردی با همسر بازبینی کنند، از توجه صرف و یکجانبه نسبت به خطاهای دیگران به درون خود هدایت شوند و از این طریق به خودشناسی بیشتر برسند. در طی مراحل درمان، افراد یاد میگیرند که افکار مطلقگرایانه خود را کنار بگذارند و به بررسی رفتار و درک نقش و مسئولیت خود بپردازند. آنها یاد میگیرند که نگاه مطلقگرایانه و ایدهآل به خود و همسر را از واقعیت زندگی دور میکند. در طی دوره درمان به آنها تأکید میشود که خود را مبرا و پاک از هر نوع خطایی تصور نکنند و بدانند که هر فرد عیوب پنهان و آشکاری دارد هرچند مکانیزمهای توجیهی او را غافل میکند؛ فرد آگاه میشود که خود و همسرش مانند همه انسانها مشکلات و نقاط منفی دارند و این امری عادی است. مهم این است که انسان به اشتباهات خود پی ببرد و درصدد رفع و جبران آنها برآید؛ درعینحال این نکته را بپذیرد که برای دیگران نیز امکان خطا وجود دارد. با این آگاهی، فرد میتواند به دنیای پدیداری فرد مقابل خود وارد شود و او را بهتر درک کند. در نتیجه انگیزش، افکار، احساسات و رفتار او نسبت به فرد مقابل تغییر میکند و میتواند خطاهای طرف مقابل را ببخشد و در نتیجه صمیمیت افزایش مییابد. رویکرد روانشناختی ـ رفتاری مبتنی بر تعالیم اسلامی با ایجاد دیدی مثبت نسبت به وقایع و رویدادهای زندگی میتواند انرژی لازم را برای مقابله با دشواریهای زندگی در رابطه زناشویی را فراهم کند و نقش مؤثری در ایجاد صمیمیت و رابطه عاطفی مطلوب بین زوجین داشته باشد.
[1]. Peilage, S. B., Luteinjin, F., & Arrnidell, W. A.
[2]. Conroy, A. A., McGrath N., Van Rooyen, H., Hoseggod Johnson, M. O., & Friz, K.
[3]. Bagarozi, D. A.
[4]. Intimacy
[5]. Patterson, M. L.
[6]. Bogarozzi, D. A.
[7]. Cordova, J. V., & Warren, L. Z.
[8]. Patrick, S., Sells, J. N., Giordano, F. G., & Tollerud, T. R.
[9]. Volgston, H., Vanberg, S., Ekselius, A., Lundkvist, O., & Sundstom, p.
[10]. Visser, M. & et al
[11]. Worthington, E. L. Jr., & Wade, N. G.
[12]. Fife, S. T., Weeks, G. R., & Stellberg‐Filbert, J.
[13]. Da Fonseca, P. N., de jesus Lopes, B., & DA Silva Gusmao
[14]. Boiss, k., Bergeron, S., Rosen,.R., & McDuff, P.
[15]. Constant, E., Vallet, F., Nandrino, J. L., & Christophen, V.
[16]. Kato, T.
[17]. Orth, U., Berking, M., Walker, N., & Meier, L. L.
[18]. Cabeza de Baca, T., Epel, E. S., & Robles, T. E.
[19]. Epel, E. S.
[20]. Robles, T. T.
[21]. Halford, w. k.
[22]. Halford, W. K., & Bodenmann, G.
[23]. Flores, M. J.
[24]. Richards, P. S., & Bergin, A. S.
10.سالاریفر، محمدرضا (1393). طراحی زوجدرمانی شناختی-رفتاری مبتنی بر اصول اسلامی و مقایسه کارآمدی آن با زوجدرمانی شناختی-رفتاری توسعهیافته در افزایش رضایت زناشویی زوجها. پایانامه دکتری روانشناسی. پژوهشگاه حوزه دانشگاه. قم.
11.سالاریفر، محمدرضا (1395). زوجدرمانی با رویآورد اسلامی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
12. سالاریفر، محمدرضا.، یونسی، سید جلال.، شریفینیا، محمدحسین.، و حسنآبادی، حمیدرضا (1395). مقایسه کارآمدی مداخلات اسلامی و درمان شناختی-رفتاری توسعهیافته در افزایش رضایت زناشویی زوجها. نشریه روانشناسی و دین، 1(9)، 27- 50.
13.غفوری، سمانه.، مشهدی، علی.، و حسنآبادی، حسین (1392). اثربخشی رواندرمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی بر افزایش رضایتمندی زناشویی و کاهش تعارضات زوجین شهر مشهد. نشریه اصول بهداشت روانی، 57(11)، 406- 418.
14.کاظمیان مقدم، کبری.، مهرابیزاده هنرمند، مهناز.، کیامنش، علیرضا.، و حسینیان، سیمین (1395). نقش تمایزیافتگی، معنایافتگی زندگی و بخشودگی در پیشبینی رضایت زناشویی. نشریه روانشناسی خانواده، 2(3)، 71- 82.
15.مجلسی، محمدباقر (1983). بحارالانوار. بیروت: مؤسسه الوفا.