پیش‌بینی عملکرد خانواده بر اساس رابطه سبک‌‌های دلبستگی، تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه مشاوره ، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه، کرمانشاه،ایران. (نویسنده مسئول)

2 کارشناس ارشد مشاوره خانواده، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک‌های دلبستگی، تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده دانشجویان متأهل به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه بود که تعداد 200 نفر از آنها با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با استفاده از ابزارهای پرسش‌نامه‌های سازگاری زن و شوهر اُلسون، دلبستگی بزرگسال هازن، تعهد مذهبی براهنی و پرسش‌نامه عملکرد خانواده اپشتاین جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و  با نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی  ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا با عملکرد خانواده رابطه منفی معناداری وجود دارد. سبک دلبستگی ایمن، سازگاری زناشویی و تعهد مذهبی به‌ترتیب پیش‌بینی‌کننده عملکرد خانواده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Prediction of Family Function Based on the Relationship among Married Students' Attachment Styles, Religious Commitment, and Marital Compatibility

نویسندگان [English]

  • Aras Rasouli 1
  • Zari Kahrizi 2
1 Assistant Professor of Department of Counseling, Islamic Azad University, Kermanshah Branch, Kermanshah, Iran. (Corresponding Author)
2 M.A. in Family Counseling, Islamic Azad University, Kermanshah Branch, Kermanshah, Iran.
چکیده [English]

This descriptive-correlational study was conducted with the purpose of investigating family function based on the relationship among married students' attachment styles, religious commitment, and marital compatibility. The population included all married students of Farhangian University in Kermanshah in 2018 and 200 students were selected by the purposive sampling for this study. The data were collected by the questionnaires of couple compatibility, adult attachment, religious commitment, and family function, and they were analyzed by the Pearson correlation coefficient and regression analysis. The results demonstrated that secure attachment, religious commitment, and marital compatibility have significant and positive relationships with family function, and avoidant/ambivalent insecure attachment has a significant and negative relationship with family function. Therefore, secure attachment style, marital compatibility, and religious commitment, respectively, predict family function.

  1. مقدمه

خانواده مهمترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین پرورشگاه فرد است. عملکرد خانواده به عواملی مثل توانایی خانواده در هماهنگی با تغییرات، حل تضادها و تعارضات، همبستگی بین اعضا، موفقیت در اعمال الگوهای انضباطی، رعایت حد و مرز بین افراد و اجرای مقررات و اصول در این نهاد با هدف حفاظت از کل سیستم خانواده بستگی دارد. (کاندون، کاریندا،‌ بویس و گمبل،[1] 2013) ﺧﺎﻧﻮاده واﺣﺪی ﻋﺎﻃﻔﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﮐﺎﻧﻮن رﺷﺪ و اﻟﺘﯿﺎم، ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺤﻮل، آﺳﯿﺐﺷﻨﺎﺳﯽ اﻋﻀﺎ و رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ آنهاست. این نهاد، ﻋﺎﻣﻞ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ، تعادل اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و رﮐﻦ اﺻﻠﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻫﺮ ﻧﺴﻠﯽ ﮐﺎرﮐﺮد خاص خود را دارد که اﯾﻦ ﮐﺎرﮐﺮد در اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺗﻌﺎﻣﻼﺗﯽ اﻋﻀﺎﯾﺶ ﺗﺠﻠﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻣﻼک ﮐﺎراﯾﯽ ﺧﺎﻧﻮاده عدم وجود ﻓﺸﺎر رواﻧﯽ، ﺗﻌﺎرض و مشکلات آن نیست ﺑﻠﮑﻪ کارایی خانواده میزان توانایی آن در ﺗﺤﻘﻖ وﻇﺎﯾﻒ و ﮐﺎرﮐﺮدﻫﺎﯾﺶ می‌باشد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﻧﺎﮐﺎرآﻣﺪی و آﺳﯿﺐ ﺧﺎﻧﻮاده در اﻧﺠﺎم وﻇﺎﯾﻒ و ﮐﺎرﮐﺮدﻫﺎﯾﺶ باعث آﺳﯿﺐ زوﺟﯿﻦ می‌شود (عبادت‌پور، نوابی‌نژاد، شفیع‌آبادی و فلسفی‌نژاد، 1392). ﺧﺎﻧﻮاده ﮐﻬﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻬﺎد اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ که ﺑﺎ رواﺑﻂ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﯾﺎ ﭘﯿﻮﻧﺪ زن و ﺷﻮﻫﺮ آﻏﺎز ﻣﯽﺷﻮد و ﭘﺎﯾﺪاری ﯾﺎ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪاری آن به ﮐﯿﻔﯿﺖ اﯾﻦ راﺑﻄﻪ بستگی دارد (خجسته‌مهر، 1384).

ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ در ﭘﺎﯾﺪاری ازدواج و اﺳﺘﺤﮑﺎم ﺧﺎﻧﻮاده ﻣؤﺛﺮ است که یکی از مهمترین آنها دلبستگی است. ﻧﻈﺮﻳﻪ دلبستگی، ﭼﻬﺎرﭼﻮﺑﻲ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻲ‌‌ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﻬﻢ ﺑﻬﺘﺮ رواﺑﻂ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ و ﺷﻴﻮهﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺗﻌﺎرض زوجﻫﺎ ﻛﻤﻚ می‌نماید. (احمدزاده، فرامرزی، شمسی و صمدی، 1391) سبک‌‌های دلبستگی به مدل‌‌های درونکاری معینی از دلبستگی اشاره دارد که شکل پاسخ‌‌های رفتاری افراد به جدایی از نگاره‌‌های دلبستگی و پیوند مجدد با این نگاره‌‌ها را تعیین می‌‌کند (بشارت، 2012). دلبستگی، پیوند هیجانی پایداری است که بین کودک و مادر یا افرادی که نوزاد به‌‌طور منظم با آنها تعامل دارد، ایجاد می‌‌شود (خجسته‌‌مهر، احمدی میلاسی و سودانی، 1393). افراد با سبک دلبستگی اجتنابی اهمیت برقراری روابط صمیمی را نادیده می‌‌گیرند و کمتر توسط همسران خود حمایت می‌‌شوند. سبک دلبستگی ایمن ناشی از وجود تعاملات گرم و مثبت است و افراد با سبک دلبستگی ایمن، نسبت به خود و شخص مورد علاقه‌‌شان و نسبت به روابط فردیشان مثبت فکر می‌‌کنند. افراد با سبک دلبستگی ناایمن، نسبت به خود نگرش منفی دارند و به دیگران بی‌‌اعتمادند؛ این افراد در روابط نزدیک خود حسود هستند. آنها در روابط خود با نگرش خواستن برای نزدیک‌‌شدن، تماس برقرار می‌‌کنند، اما در مورد ترس از طردشدن نیز دل‌‌مشغولی دارند (صدیقی ارفعی، ‌‌رحیمی و قدوسی، 1393).

از جمله عوامل شکل‌گیری شخصیت در بزرگسالی، کیفیت دلبستگی در زمان کودکی است. بنابراین، بررسی نظریه دلبستگی می‌تواند راهی برای مطالعات مورد نظر در زمینه رشد و شکل‌گیری شخصیت افراد فراهم آورد. بسیاری از مطالعات، نگرش‌‌های منفی را پیش‌‌بینی‌‌کننده افسردگی و اضطراب در بزرگ‌‌سالی می‌‌دانند. براساس برخی از پژوهش‌‌ها، الگوهای دلبستگی ناایمن مرتبط با عزت‌‌نفس پایین، نگرش‌‌های غیر عملکردی و سبک‌‌های اسناددهی منفی در بزرگ‌‌سالی هستند. برخی دیگر از پژوهش‌‌ها نشان دادند که بین اجتناب و اضطراب (مؤلفه‌‌های دلبستگی) رابطه منفی وجود دارد (ر.ک.، صیدی، فلاح تفتی، صادقی و رضایی، 1391). پژوهش رضاپورمیرصالح، عینی، آیین‌‌پرست و حشمتی (1393) رابطه سبک‌‌های دلبستگی و اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر عملکرد خانواده مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن را بررسی کرده است که نشان می‌دهد بین نمرات کلی و زیرمقیاس‌‌های عملکرد خانواده در گروه آزمایش و کنترل پس از درمان و در مرحله پیگیری، تفاوت معناداری وجود دارد. براین‌اساس، می‌‌توان گفت که درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود عملکرد خانواده زنان دارای سبک دلبستگی ناایمن مؤثر است.

یکی از عوامل تأثیرگذار بر زندگی زناشویی داشتن اعتقادات و تعهدات مذهبی است. تعهد مذهبی به‌معنای فکر، احساس و رفتار مطابق با باورها و آموزه‌‌های یک نظام مذهبی می‌باشد. به بیان دیگر، تعهد مذهبی نشان‌‌دهنده جایگاه مذهب در زندگی فردی و اجتماعی، رعایت ارزش‌‌ها و پایبندی به باورها در زندگی روزمره، انجام اعمال و آیین‌‌های مذهبی و مشارکت در فعالیت سازمان‌‌های مذهبی است. (هیل، مک‌‌کالو، سویرس و لارسون،[2] 2000) تعهد مذهبی به دو بخش تقسیم می‌‌شود که عبارتند از: یکی تعهد مذهبی درون‌‌فردی (شامل اعتقادات و باورهای شخصی) و تعهد مذهبی برون‌‌فردی (شامل فعالیت‌‌ها و اعمال مذهبی هر فرد) (ورثینگتون، وید، هایت، مک‌‌کالو، بری و رایپلی،[3] 2003). مذهب شامل رهنمودهایی برای زندگی و ارائه‌‌دهنده سامانه باورها و ارزش‌‌هاست که این ویژگی‌‌ها می‌‌توانند زندگی زناشویی را متأثر سازد؛ این رهنمودها شامل قوانینی در مورد روابط جنسی، نقش‌‌های جنسیتی، ازخودگذشتگی و حل تعارضات در روابط زناشویی است. دین برای انسان، باور و موهبتی الهی است که فرد را در برابر بسیاری از ناملایمات تجهیز می‌‌کند. دین‌‌داری باعث صبر و بردباری، احساس همدلی و انعطاف‌‌پذیری در روابط با دیگران می‌‌شود. این ویژگی‌‌ها در روابط زن و شوهر نقش دارند و باعث رضایت زناشویی بیشتر می‌‌گردد (یوسفی‌‌پور، کیمیایی و کارشکی، 1395). نتایج پژوهش یوسفی‌‌پور و همکاران (1395) نشان داد که تعهد مذهبی و سبک دلبستگی با سازگاری زناشویی رابطه معنی‌‌داری دارد. همچنین پژوهشگران معتقدند که سبک‌‌های دلبستگی با باورها و رفتارهای مذهبی مرتبط است (لوپز، ریجس، پولارد و هوک،[4] 2011)؛ افراد مذهبی، تمایل دارند ازدواج رضایت‌‌بخشی داشته باشند و سطوح بالاتری از رضایت زناشویی و تعهد را تجربه می‌کنند (یوسفی‌‌پور.، و همکاران، 1395).

براساس پژوهش‌‌ها، تعهد دینی رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی و صمیمیت زناشویی را تعدیل می‌‌کند. (دماریس، ماهونی و پارگامنت،[5] 2010) تعهد مذهبی ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﺗﻌﺪﯾﻞﮐﻨﻨﺪه ﺳﺒﮏﻫﺎی دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ اﻓﺮاد ﺑﺮای ﺟﺒﺮان ﻓﻘﺪان دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ اﯾﻤﻦ ﺧﻮد در ﮐﻮدﮐﯽ ﯾﺎ ﺑﺰرﮔﺴﺎلی ﺑﺎ اﺷﮑﺎل و ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺧﻮد در ﮐﻮدﮐﯽ ﯾﺎ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﯽ راﺑﻄﻪ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﺗﺸﮑﯿﻞ دﻫﻨﺪ (لوپز.، و همکاران، 2011). یکی دیگر از مؤلفه‌‌های مهم در زندگی انسان، سازگاری زناشویی است. ثبات و سازگاری زناشویی یکی از ملاک‌‌های موفقیت تعامل زوجین است (مندال[6]، 2014). سازگاری زناشویی[7] گویای وضعیتی است که در آن خوشبختی و رضایت از یکدیگر، احساس غالبی است که زوجین در رابطه زوجیشان درک می‌‌کنند (شجاعی، جزایری، احمدی و فاتحی‌‌زاده، 1398).

عملکرد خانواده[8] توانایی خانواده در هماهنگی یا تطابق با تغییرات ایجاد شده در طول حیات، حل تضادها و تعارض‌‌ها، همبستگی بین اعضا و موفقیت در الگوهای انضباطی، رعایت حد و مرز بین افراد و اجرای مقررات و اصول حاکم بر آن با هدف حفاظت از نظام خانواده و حفظ تعادل آن است (اسچولر، زیدر، مسترسون، مک‌‌دونال و هیچن برگ،[9] 2017). پژوهش‌‌های مختلفی نیز در مورد رابطه بین سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده صورت گرفته است. پژوهش‌‌های بهارلو، صادقی‌‌فرد، امینی ناغانی و زمان‌‌پور (1394) نشان داد که عملکرد خانواده می‌‌تواند سازگاری زناشویی را پیش‌‌بینی کند. همچنین پژوهش بشارپور و شیخ‌‌الاسلامی[10] (2015) نشان داد که عملکرد خانواده و سازگاری زناشویی به‌‌صورت مثبت و مستقیم از یکدیگر تأثیر می‌‌پذیرند.

امروزه بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران بر این باورند که مذهب، تأثیر انکارناپذیری بر سلامت روح و جسم و دیگر ابعاد زندگی بشر دارد. تأیید چنین نقشی بین متغیرها، مکانیسم‌‌های تعیین‌‌کننده و اثرگذار بر عملکرد خانواده را به صورت دقیق شناسایی می‌‌کند. این یافته‌‌ها می‌‌توانند در دو سطح پیشگیری و درمان به‌‌طور مؤثر در حل مشکلات زوجین کمک کنند.بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه‌‌ بین سبک‌‌های دلبستگی، تعهد مذهبی و سازگاری زناشوییبا عملکرد خانواده زوجین مورد بررسی قرار گرفت.

  1. شیوه اجرای پژوهش

2-    1.روش پژوهش

پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و داده‌‌های آن با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و نرم‌‌افزار SPSS23 تجزیه و تحلیل شد.

2-    2-. جامعه و نمونه آماری

 جامعه آماری شامل 200 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه بود که با استفاده از روش نمونه‌‌گیری هدفمند و برحسب جدول مورگان انتخاب شدند.

2-    3. ابزار پژوهش

2- 3-1. پرسش‌‌نامه مقیاس دلبستگی بزرگسال

این مقیاس توسط هازن و شیور[11]در سال (1987) تدوین شد. ضریب آلفای کرونباخ هر یک از زیرمقیاس‌‌های ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به ترتیب برابر با 79/0 ،84/0 و 87/0 گزارش شده است که نشانگر همسانی درونی بالای مقیاس دلبستگی است. ضریب همبستگی بین نمره‌‌های آزمودنی‌‌ها در نوبت با فاصله زمانی دو هفته برای کل آزمودنی‌‌ها 92/0 محاسبه شد که نشانگر پایایی بازآزمایی بالای این مقیاس است. (رحیمیان بوگر، نوری، عریضی، مولوی و فروغی مبارکه، 1386) در پژوهش حاضر، برای تعیین پایایی پرسش‌نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای این پرسش‌‌نـامه به ترتیب برابر با 086/0 و 089/ بود که بیانگر ضرایب پایایی مطلوب آن می‌باشد.

2- 3. 2. پرسش‌‌نامه تعهد مذهبی

این پرسش‌‌نامه توسط براهنی (1371) ساخته شده است که شامل 25 سؤال در مقیاس پنج درجه‌ایی لیکرت می‌باشد. اعتبار این آزمون از طریق ضریب همبستگی با آزمون آلپورت ورنون و لیندزی به‌‌دست آمده که برابر با 80% است. (سرمستی و افشاری‌‌نیا، 1395) در پژوهش حاضر، برای تعیین پایایی پرسش‌‌نامه تعهد مذهبی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسش‌‌نـامه برابر با 79/0 بود که بیانگر ضرایب پایایی مطلوب این پرسش‌‌نامه است.

2- 3- 3. پرسش‌‌نامه سازگاری زن و شوهر

این مقیاس توسط اسپنیر ساخته شده و ابزاری 32 سؤالی برای ارزیابی کیفیت رابطه زناشویی از نظر زن و شوهر یا هر دو نفری است که با هم زندگی می‌‌کنند. اعتبار نمره کل مقیاس با آلفای کرونباخ 96/0 است. در پژوهش ملازاده، منصور، اژه‌‌ای و کیامنش (1381) همسانی درونی این ابزار 95/0 به‌‌دست آمده است.(ثنایی، 1395) در پژوهش حاضر برای تعیین پایایی پرسش‌‌نامه سازگاریزناشویی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسش‌‌نـامه برابر با 84/0 بود که بیانگر ضرایب پایایی مطلوب پرسش‌‌نامه یاد شده است.

2- 3- 4. پرسش‌‌نامه عملکرد خانواده

این پرسش‌نامه شامل 53  است که توانایی خانواده را در سازش با خود وظایف خانوادگی و با یک مقیاس خودگزارش‌‌دهی می‌‌سنجد. اپشتاین و همکاران (2001) انطباق با بازنشستگی 178 زوج را که در دهه شصت سالگی عمر خود بودند، مطالعه کردند. در پژوهش آنها روایی همزمان FAD با مقیاس روحیه متناسب با سن پیری فیلادلفیا و مقیاس رضایت از ازدواج لاک والوس توانست 28/0 (53/0 R=) واریانس را به‌‌طور جداگانه برای هر یک از زوجین پیش‌‌بینی کند. بنابراین، این دو مقیاس پدیده‌‌های مربوط به هم را اندازه گرفت. در سنجش روایی پیشین، خانواده‌‌آزمایی FAD توانست 22/0 واریانس را برای شوهران و 17/0 واریانس را برای زنان پیش‌‌بینی کند. (رسولی، 1394) در پژوهش حاضر برای تعیین پایایی پرسش‌‌نامه عملکرد خانواده،از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسش‌‌نـامه برابر با 87/0 و بیانگر ضرایب پایایی مطلوب پرسش‌‌نامه یاد شده است.

  1. یافته‌های پژوهش

جدول 1

میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش

متغیرها

میانگین

انحراف استاندارد

سبک دلبستگی ایمن

52/43

54/9

سبک دلبستگی  اجتنابی

85/35

85/7

سبک دلبستگی دوسوگرا

95/29

50/7

تعهد مذهبی

58/68

45/11

سازگاری زناشویی

16/87

01/13

عملکرد خانواده

92/101

62/15

 

جدول 1 آمار توصیفی جنسیت شرکت‌‌کنندگان در پژوهش را نشان می‌‌دهد. از بین شرکت‌‌کنندگان در پژوهش، 04/52% مرد و 96/47% زن بودند. میانگین سنی افراد مورد آزمون 8/26 سال بود.

 

جدول 2

نتایج کولموگروف-اسمیرنوف برای بررسی پیش‌‌فرض نرمال‌‌بودن توزیع متغیرها

متغیرها

Z

کولموگروف اسمیرونوف

سطح معنی‌داری

سبک دلبستگی ایمن

96/0

23/0

سبک دلبستگی اجتنابی

12/1

15/0

سبک دلبستگی دوسوگرا

10/1

25/0

تعهد مذهبی

63/0

46/0

سازگاری زناشویی

98/0

21/0

 

جدول 2 نشان می‌‌دهد که سطح معنی‌‌داری آزمون کولموگروف – اسمیرونوف از مقدار 05/0 بیشتر است. بنابراین، پیش‌‌فرض نرمال‌‌بودن توزیع متغیرها رعایت شده است.

 

جدول 3

ضرایب همبستگی بین سبک‌‌های دلبستگی با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل

سطح معناداری

ضریب همبستگی

متغیر پیش‌‌بین

متغیر ملاک

0001/0

49/0

سبک دلبستگی ایمن

عملکرد

خانواده

022/0

16/0-

سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی

012/0

18/0-

سبک دلبستگی دوسوگرا

 

نتایج جدول 3 نشان می‌‌دهد که بین سبک دلبستگی ایمن با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل، رابطه مثبت و معنی‌‌داری وجود دارد. بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل رابطه منفی  معنی‌‌داری وجود دارد و بین سبک دلبستگی دوسوگرا با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل رابطه منفی  معنی‌‌داری وجود دارد. به عبارت دیگر هرچه دانشجویان متأهل، سبک‌های دلبستگی ایمن داشته باشند، عملکرد خانواده بهتری نیز دارند و هرچه سبک‌‌های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا داشته باشند، عملکرد خانوادگی آنها ضعیف‌‌تر است.

جدول 4

ضرایب همبستگی بین تعهد مذهبی با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل

سطح معناداری

ضریب همبستگی

متغیر پیش‌‌بین

متغیر ملاک

0001/0

36/0

تعهد مذهبی

عملکرد خانواده

جدول 4 نشان می‌‌دهد که بین تعهد مذهبی با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل، رابطه مثبت و معنی‌‌داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه تعهد مذهبی دانشجویان متأهل بیشتر باشد، میزان عملکرد خانواده نیز در آنها بهتر خواهد بود.

جدول 5

ضرایب همبستگی بین سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل

 

سطح معناداری

 

ضریب همبستگی

متغیر پیش‌‌بین

متغیر ملاک

0001/0

44/0

سازگاری زناشویی

 

عملکرد  خانواده

 

جدول 5 نشان می‌‌دهد که بین سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل رابطه مثبت و معنی‌‌داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل بیشتر باشد، میزان عملکرد خانواده آنها نیز بهتر خواهد بود.

 

جدول 6

ضرایب همبستگی چندگانه متغیرهای پیش‌‌بین با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل با روش ورود همزمان و مرحله‌‌ای

روش

متغیرهای پیش‌‌بین

R

R2

F

p-value

b

t

p-value

ورود همزمان

سبک دلبستگی ایمن

61/0

37/0

36/21

001/0

33/0

54/8

001/0

سبک دلبستگی اجتنابی

06/0-

596/0-

621/0

سبک دلبستگی دوسوگرا

09/0-

835/2-

141/0

تعهد مذهبی

21/0

962/4

001/0

سازگاری زناشویی

26/0

195/5

001/0

مرحله ای

سبک دلبستگی ایمن

49/0

24/0

95/10

001/0

49/0

39/8

00/0

سازگاری زناشویی

55/0

30/0

52/14

001/0

36/0

36/6

001/0

34/0

54/5

001/0

تعهد مذهبی

61/0

37/0

36/21

001/0

33/0

85/4

001/0

31/0

65/4

001/0

28/0

95/3

001/0

 

جدول 6 نشان می‌‌دهد که پیش‌‌بینی عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل از روی متغیرهای سبک‌‌های دلبستگی (ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا) تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی معنی‌‌دار است. متغیر سبک دلبستگی ایمن با ضریب بتای 33/0، متغیر سازگاری زناشویی با ضریب بتای 26/0 و  متغیر تعهد مذهبی با ضریب بتای 21/0 می‌توانند به‌‌طور مثبت و معنی‌‌داری عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل را پیش‌‌بینی کنند. همچنین مقدار R2 نشان می‌‌دهد که 37% از واریانس عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل توسط متغیرهای یادشده تبیین می‌‌شود. نتایج تحلیل رگرسیون مرحله‌‌ای نیز نشان می‌‌دهد که متغیر سبک دلبستگی ایمن، سازگاری زناشویی و تعهد مذهبی به ترتیب پیش‌بینی‌‌کننده عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل است.

  1. بحث و نتیجه‌‌گیری

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک‌‌های دلبستگی، تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده دانشجویان متأهل انجام شد. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل رابطه مثبت و معنی‌‌داری وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر با یافته‌‌های پژوهش اصلانی، صیادی و امان‌‌الهی (1391)، ﻫﻨﻴﻦ، ﺳﺎﻧﺪﺭﻣﻦ ﻭ ﺍﺳﭙﺮﺍﮔﺮ[12] (2009)، کرایتون[13](2010)، همسو می‌باشد. در تبیین این نتیجه می‌‌توان گفت که سبک دلبستگی ایمن، ﻓﻀﺎﻳﻲ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲ‌‌ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﻌﺎﻣﻞ مثبت داشته‌باشند. از سوی دیگر، عملکرد بهتر ﺧﺎﻧﻮﺍﺩه ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻭ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺑﺎ یکدیگر ﺍﺳﺖ. ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺳﺒﻚ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﺍﻳﻤﻦ می‌‌توانند هم در ارتباطات و کاهش تعارضات، و هم در سایر مؤلفه‌‌های عملکرد خانواده موفق باشند. لازم است که به ایجاد و رشد دلبستگی ایمن در ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺍﺑﺘﺪﺍﻳﻲ ﺭﺷﺪ ﺗﻮﺟﻪ شود؛ چراکه ﺍﻳﻦ ﺳﺒﻚ دلبستگی ﺩﺭ سال‌‌های ﺑﻌﺪی رشد، ﭘﺸﺘﻮﺍﻧﻪﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﻣﻬﻢ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﺩﺭ ﻣﺤﻴﻂ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﻭ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ است. ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ سبک‌‌های ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﺍﻳﻤﻦ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩﻱ کم، ﺭﺷﺪ ﻣﻲکنند ﻭ در سال‌‌های ﺑﻌﺪ که ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ تأﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ خواهند بود، تأثیر مثبتی ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻳﺠﺎﺩ نموده و مشکلات کمتری را تجربه خواهند کرد.

به بیان دیگر می‌‌توان گفت که زوج‌‌هایی که سبک دلبستگی ایمن دارند، می‌‌توانند درباره کیفیت و اثرات دلبستگی خود و مثبت و منفی‌‌بودن این ارتباط به‌‌طور منطقی بحث کنند. آنها اهمیت رابطه دلبستگی را در دوران کودکی تأیید می‌‌کنند. زوج‌‌های ایمن، تجسم مثبت و حمایتگر از چهره دلبستگی دارند. این تجسم مثبت، احساس خودارزشمندی و تسلط را در این افراد افزایش می‌‌دهد؛ آنها قادر خواهند بود عواطف منفی خود را به شیوه‌‌ای سازنده تعدیل کنند. کسانی که دلبستگی ایمن دارند بیشتر به‌‌دنبال روابط قابل اعتمادتر و پایدارتر هستند. سایر ویژگی‌های کلیدی دلبستگی ایمن در بزرگسالان شامل خودباوری زیاد، لذت‌‌بردن از روابط صمیمانه، جست‌‌وجوی حمایت اجتماعی و توانایی در به اشتراک گذاشتن احساسات با دیگران است. پژوهش‌ها نشان می‌‌دهد بزرگسالانی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند، بیشتر پذیرای روابط جنسی اتفاقی و تصادفی هستند. دیگر ویژگی‌های متداول این افراد عبارت است از: ناکامی در پشتیبانی از دوستان و نزدیکان در خلال لحظات پراسترس و ناتوانی در به اشتراک گذاشتن احساسات، افکار و هیجانات با دیگران. زوج‌‌های با دلبستگی دوسوگرا به‌‌شدت نسبت به بیگانگان مشکوک هستند. این زوج‌‌ها هنگام جداشدن از همسر خود ناراحتی زیادی نشان می‌دهند، اما با بازگشت آنها نیز به آرامش نمی‌‌رسند. در بعضی موارد، زوج‌‌ها ممکن است همسران خود را طرد کنند و به سراغ آنها نروند و یا به‌‌طور آشکار به آنها پرخاش کنند.

سبک‌‌های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا نقش مهمی در بسیاری از ابعاد روان‌‌شناختی زوجین مانند رضایت زناشویی، تعهد زناشویی و استحکام بنیاد خانواده دارند. در روابط زناشویی، غیرقابل دسترس‌‌بودن هیجانی همسر، دلبستگی ناایمن را ایجاد می‌‌کند که باعث افسردگی و خشم می‌‌شود. دلبستگی ایمن، سازگاری را تسهیل کرده و آشفتگی هیجانی را کم می‌‌کند، درحالی‌‌که دلبستگی ناایمن، هم آشفتگی هیجانی ایجاد می‌‌کند و هم در توانایی فرد برای سازگاری در رابطه اثر می‌‌گذارد. برای اطمینان از اینکه نیاز به دلبستگی ارضا می‌‌شود، بزرگسالان دردسترس‌‌بودن همسر و توانایی او برای ارضای نیازها را بازنگری می‌‌کنند و شواهد دال بر غیردسترس‌‌بودن همسر، فقدان حمایت، فقدان عشق، صمیمیت یا طرد، باعث آشفتگی و شیوع سوءظن می‌‌شود. روابط دلبستگی همیشه وجود دارند و در سراسر چرخه زندگی فعال است. پیوندهای دلبستگی در زندگی بزرگسالی ایجاد می‌‌شوند و بر فعالیت‌‌های مهم دوران بزرگسالی مؤثرند. دلبستگی در جوانی و بزرگسالی به عنوان روابط دوبه‌‌دویی تعریف می‌‌شود که در آن، همجواری با یک شخص ویژه، ترجیح داده می‌‌شود و ‌‌دست‌‌یافتن باعث احساس ایمنی یا حفظ آن می‌‌شود. نتایج پژوهش حاضر‌‌، استمرار و تداوم سبک دلبستگی در چرخه زندگی را تأیید می‌‌کند.

یافته دیگر پژوهش حاضر نشان داد که بین تعهد مذهبی با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل رابطه مثبت معنی‌‌داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه تعهد مذهبی دانشجویان متأهل بالاتر باشد میزان عملکرد خانواده آنها نیز بهتر است. این یافته با نتایج پژوهش‌‌های بخشی‌‌پور، اسدی، کیانی و احمددوست (1391)، محمدعلی‌‌پوری، محمدی، منصور و پورکریمی (1395)، دهقان تنها، آیتی و شهابی‌‌زاده (1392) و مولایی‌‌پارده، پیرفلک، مولایی‌‌پرده (1393) تناسب و همخوانی دارد. در تبیین این نتیجه می‌‌توان گفت که وجود باورهای مذهبی تأثیر زیادی در استحکام خانواده دارد. ایمان به خدا موجب هدف‌‌دار شدن نگرش فرد به کل هستی می‌‌شود و عدم ایمان به خدا موجب عدم انسجام و آرامش فرد و منشأ اختلاف در زندگی خانوادگی می‌گردد. اعتقاد مذهبی باعث صبر و بردباری، احساس همدلی و انعطاف‌‌پذیری در روابط با دیگران می‌‌شود. براساس مطالعات انجام شده یکی از عوامل کاهش‌‌دهنده تأثیر فشارهای زندگی، باورهای دینی و مذهبی است. کسی که خداوند و قرآن را هدایت‌‌گر و راهنمای زندگی خود بداند، مشکلات و ناگواری‌‌های زندگی را نیز آزمون و خواست و الهی می‌‌داند، در برابر عوامل فشارزا، امید به گشایش آنها در او باقی می‌‌ماند و آینده را روشن می‌‌بیند (شریفی، مهرابی‌‌زاده و شاهرخ،[14] 2010). دین‌‌داری ﺑﺎﻋﺚ ﺻﺒﺮ و ﺑﺮدﺑﺎری، اﺣﺴﺎس ﻫﻤﺪﻟﻲ و اﻧﻌﻄﺎفﭘﺬﻳﺮی در رواﺑﻂ ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ﻣﻲ‌‌ﺷﻮد. اﻳﻦ ویژگی‌‌ها در رواﺑﻂ زن و شوهر نقش دارند و باعث رضایت زناشویی می‌‌شوند.

بسیاری از اندیشمندان و صاحب‌‌نظران بر این باورند که مذهب تأثیر انکارناپذیری بر سلامت روح و جسم و دیگر ابعاد زندگی بشر دارد. بنابراین، ضروری است تا علل ناسازگاری‌های زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج‌ها و نقش عواملی مانند ویژگی‌های شخصیتی و جهت‌‌گیری مذهبی در سازگاری و رضایت زناشویی با دیدگاه آسیب‌شناسانه بررسی شود؛ زیرا عدم وجود جو سالم در خانواده از موانع اصلی انتقال آداب، رسوم، فرهنگ و ارزش‌های مثبت جامعه به نسل‌های بعدی است. دانشجویانی که اعتقادات مذهبی قوی‌‌تری دارند با موقعیت‌‌های استرس‌‌زا سازگاری بهتری ایجاد، هنگام بیماری سریع‌‌تر از افراد غیرمذهبی بهبود پیدا می‌‌کنند، میزان پایین‌‌تری از هیجانات منفی و افسردگی را تجربه می‌‌کنند، عملکرد تحصیلی بهتر و اضطراب کمتری دارند و از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردارند. جهت‌‌گیری مذهبی درونی در واقع یک تعهد انگیزشی فراگیر است. بنابراین، مذهب برای فردی با جهت‌‌گیری مذهبی درونی، تعهدی برانگیزاننده و سرچشمه تمام تفکرات و حالات و رفتار خارجی است بدین‌معنا که هر کاری که فرد انجام می‌دهد و هر حال و تفکری که دارد، در ارتباط با عقیده مذهبی‌‌اش است و مذهب و امورات مذهبی او منشأ تمام انگیزه‌‌های زندگی وی خواهد بود. مذهب می‌تواند در مراحل ارزیابی اولیه عوامل تهدیدکننده زندگی و موجودیت شخص به عنوان یک عامل میانجی عمل کند. همچنین در مراحل ارزیابی مجدد و پس از وقوع مشکل، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد و امیدواری و معنی‌جویی بیشتری را در فرد ایجاد می‌‌کند. مذهب در مرحله تفسیر رویدادها، روی نتایج و پیامدهای حاصل از عوامل استرس‌زا تأثیر می‌‌گذارد. کسانی که جهت‌گیری مذهبی قوی‌تری دارند، بهتر می‌توانند عوامل استرس‌زا را تعدیل کنند و در نتیجه سلامت روانی بیشتری خواهند داشت. در واقع اعتقاد به خدایی که در همه حال در کنار انسان است و در سختی‌ها و تنگدستی‌ها دست او را می‌گیرد و یاری‌‌گر وی است، باعث امید انسان به زندگی می‌‌شود. در شرایطی که وی با مشکلاتی مثل بیماری یا سختی‌ها مواجه شود قاطعانه می‌‌ایستد و از تمام توان خود استفاده می‌‌کند. چنین فردی به‌‌طور یقین از لحاظ سلامت روانی در جایگاه مطلوبی قرار دارد.

نتایج دیگر پژوهش نشان می‌‌دهد که بین سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده در دانشجویان متأهل رابطه مثبت  معنی‌‌داری وجود دارد. به عبارت دیگر هرچه سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل بیشتر باشد میزان عملکرد خانواده آنها نیز بهتر است. این نتیجه با نتایج پژوهش سعادتی شامیر، صنیعی و زارع (1397) تناسب و  همخوانی دارد. در تبیین این نتیجه می‌‌توان گفت که خانواده، مؤلفه‌‌ای مهم و باارزش در حیات انسان است. خانواده یک نهاد اجتماعی است که پایه و اساس ارتباط انسانی را تشکیل می‌‌دهد. با تشکیل خانواده، مرد و زن از طریق یک نیروی ناشی از غرایز آیین محبت و عشق به هم جذب می‌‌شوند. سازگاری زناشویی برون‌‌سازی زن و شوهر با یکدیگر، در هر مقطعی از زمان است و فرایندی است که در طول زندگی زن و شوهر به‌‌وجود می‌‌آید؛ زیرا لازمه آن، انطباق سلیقه‌‌ها، شناخت صفات شخصیتی و ایجاد الگوهای مراوده‌‌ای است. سازگاری زناشویی بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان‌‌ها تأثیر می‌‌گذارد، نقش والدین را تسهیل می‌‌کند، عمر زن و شوهر را زیاد نموده و باعث افزایش سلامتی، توسعه اقتصادی، رضایت بیشتر از زندگی، کاهش مشکلات روان‌‌شناختی، مدیریت بهتر تعارض، مهارت‌‌های بهتر ارتباطی و حل مسئله و مهارت‌‌های بهتر حل تعارضات می‌‌شود. بنابراین، احساس رضایت از یکدیگر یکی از نشانه‌‌های زندگی خوب و خوشبختی زوجین است. این احساس رضایت می‌‌تواند شامل سازگاری زناشویی، رضایت از اخلاق و رفتار، رضایت از شیوه برخورد و نوع زندگی و رضایت ظاهری از طرف مقابل باشد.

وجود مفاهیم مشترک دینی بین افراد خانواده، سبب تحکیم روابط خانوادگی و عملکرد مطلوب خانواده‌‌ها می‌‌شود. با توجه به فرهنگ دینی کشور در درجه اول، سوق‌‌دادن خانواده‌‌ها به‌‌سوی ارزش‌‌های دینی ضروری به نظر می‌‌رسد. براین‌اساس، برپایی کلاس‌‌های آموزشی، فرهنگی، دینی و مراکز مشاوره خانواده برای آموزش خانواده در سطحی وسیع پیشنهاد می‌‌شود. همچنین باتوجه به نتایج این مطالعه، امور فرهنگی دانشگاه‌‌ها با افزایش نگرش دینی پرسنل می‌‌توانند باعث افزایش عملکرد خانواده‌‌ها شوند. باتوجه به اینکه سبک‌دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ وﻳﮋﮔﻲ‌‌ﻫﺎی ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ اﻧﺴﺎن‌‌هاست، باید ﺗﻼش شود که سبک دلبستگی اﻳﻤﻨﻲ را در افراد جامعه ایجاد کرد؛ زیرا این سبک دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ همواره ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﻲ و رﺿﺎﻳﺖ زﻧﺎشوﻳﻲ را ﻧﻴﺰ اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲ‌‌دﻫﺪ. ﺑﺮﮔﺰاری ﻛﻼﺳ‌‌ﻬﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺑﺮای زوجﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﻬﺮهﮔﻴﺮی از روش‌‌های دﻳﻨﻲ در ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺻﺤﻴﺢ ﻧﻴﺰ از دﻳﮕﺮ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدﻫﺎی ﻛﺎرﺑﺮدی اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ اﺳﺖ. از جمله محدودیت‌‌های پژوهش حاضر عدم ورود برخی متغیرهای جمعیت‌‌شناختی مثل سن، تحصیلات و وضعیت اقتصادی و اجتماعی در پژوهش بود. همچنین ﺍﻳﻦ پژوهش بر روی ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻥ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ، بنابراین ﺗﻌﻤﻴﻢ ﺁﻥ ﺑﻪ ﮔﺮﻭﻩ‌‌ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﺍﻧﺠﺎﻡ شود.



[1]. Condon, J., Corkindale, C., Boyce, P., & Gamble, E.

[2]. Hill, P. r. W., Mc Colclough, M. E., Sawyer’s, J. P., & Larson, D. B.

[3]. Worthington, E. L., Jr., Wade, N. G., Height, T. L., Mc Cullough, M. E., Berry, J.T., & Ripley, J. S.

[4]. Lopez, J. L., Riggs. S. A., Pollard, S.E., & Hook, J. N.

[5]. Damaris, A., Mahoney, A., & Pargament, K. I.

[6]. Mondol, J.

[7]. Marital adjustment

[8]. Family Function

[9]. Schuler, T. A., Zaider, T. I., Li, Y., Masterson, M., McDonnell, G. A., & Hichenberg, S.

[10]. Basharpoor, S., & Sheykholeslami, A.

[11]. Hazen., & Shaver

[12]. Hinnen, C., Sondermann, R., & Sprangers, M. A. G.

[13]. Crayton, W. L.

[14]. Sharifi, T., Mehrabi Zadeh Honarmand, M., & Shokrkon, H.

  1. احمدزاده، مریم فرامرزی، سالارشمسی، عبدالحسین.، و صمدی، مریم (1391). فراتحلیل بررسی رابطه سبک‌‌های دلبستگی با رضایت زناشویی، نشریه  اندیشه و رفتار در روان‌‌شناسی بالینی، 7(45)، 37-46.
  2. اصلانی، خالد.، صیادی، علی.، و امان‌‌الهی، عباس (1391). ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﺳﺒﻚﻫﺎﻱ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﺎ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﻋﻤﻮﻣﻲ. نشریه روان‌‌شناسی و مشاوره خانواده، 2(2)، 163- 177.
  3. بخشی‌‌پور، باب‌‌الله.، اسدی، مسعود.، کیانی، احمدرضا.، شیرعلی‌‌پور، اصغر.، و احمددوست، حسین (1391). رابطه عملکرد خانواده با تعارضات زناشویی زوج‌‌های در آستانه طلاق. نشریه دانش و پژوهش در روان‌‌شناسی کاربردی، 2(48)، 11-21.
  4. بهارلو، غفار.، صادقی‌‌فرد، مریم.، امینی ناغانی، شهریار.، و زمان‌‌پور، ایمان (1394). پیش‌‌بینی سازگاری زناشویی براساس عملکرد ازدواج. دومین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روان‌‌شناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی. مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی. تهران.
  5. ثنایی، باقر (1395). مقیاس‌‌های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: بعثت.
  6. خجسته‌‌مهر، رضا (1384). ﺑﺮرﺳﯽ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ، ﻣﻬﺎرتﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺳﺒﮏﻫﺎی دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ و وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺟﻤﻌﯿﺖﺷﻨﺎختی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﯿﺶﺑﯿﻦﻫﺎی ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ و ﺷﮑﺴﺖ راﺑﻄﻪ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ در زوجﻫﺎی ﻣﺘﻘﺎﺿﯽ ﻃﻼق و ﻋﺎدی در ﺷﻬﺮ اﻫﻮاز. ﭘﺎﯾﺎنﻧﺎﻣﻪ دﮐﺘﺮی روان‌‌شناسی. داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﭼﻤﺮان. اﻫﻮاز.
  7. خجسته‌‌مهر، رضا.، احمدی میلاسی، منیژه.، و سودانی، منصور (1393). ﻧﻘﺶ ﺗﻌﺪﯾﻞﮐﻨﻨﺪه ﺗﻌﻬﺪ دﯾﻨﯽ در راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺳﺒﮏﻫﺎی دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻧﺎاﯾﻤﻦ و ﺻﻤﯿﻤﯿﺖ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ. نشریه روان‌‌شناسی ﻣﻌﺎﺻﺮ، 9(1)، 43-54.
  8. دهقان تنها، ریحانه.، آیتی، محسن.، و شهابی‌‌زاده، فاطمه (1392). کارکرد خانواده و جهت‌‌گیری مذهبی، ارائه الگوهای نگرش به ارتباط پیش از ازدواج و پیامدهای آن در دانشجویان دارای ارتباط و بدون ارتباط با جنس مخالف. نشریه روان‌‌شناسی دین، 6(3)، 81-95.
  9. رحیمیان بوگر، اسحق.، نوری، ابوالقاسم.، عریضی، حمیدرضا.، مولوی، حسین.، و فروغی مبارکه، عبدالرضا (1386). رابطه سبک‌‌های دلبستگی بزرگسالی با رضایت و استرس شغلی در پرستاران. نشریه روانپزشکی و روان‌‌شناسی بالینی ایران، 13(2)، 148-157.
  10. رسولی، آراس (1394). تدوین معادله ساختاری کارکرد خانواده براساس امید به زندگی، صمیمیت و تعارضات زناشویی زوجین مراجعه‌‌کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه. رساله دکتری مشاوره. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات. تهران.
  11. رضاپورمیرصالح، یاسر.، عینی، ابراهیم.، آیین‌‌پرست، ندا.، و حشمتی، فاطمه (1393). اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر عملکرد خانواده مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن. نشریه مطالعات روان‌‌شناسی بالینی، 15(4)، 105- 126.
  12. سرمستی، فاطمه.، و افشاری‌‌نیا، کریم (1395). رابطه سرسختی روانشناختی، تعهد مذهبی و کمال‌‌گرایی با تاب‌‌آوری روانی دانشجویان متأهل. دومین کنفرانس بین‌‌المللی پژوهش‌‌های کاربردی در علوم تربیتی و مطالعات رفتاری و آسیب‌‌های اجتماعی ایران. تهران.
  13. سعادتی شامیر، ابوطالب.، صنیعی، ماندانا.، و زارع، الهام (1397). اثربخشی زوج‌‌درمانی به روش گاتمن بر عملکرد خانواده و سازگاری زناشویی در زوجین متقاضی طلاق. نشریه پژوهش توانبخشی در پرستاری، (2)،10-17.
  14. شجاعی، فاطمه.، جزایری، رضوان السادات.، احمدی، سید احمد.، و فاتحی‌‌زاده، مریم السادات (1398). بررسی سازگاری زناشویی و عملکرد ازدواج براساس میزان تفاوت سطح تحصیلی در زوجین. نشریه فرهنگ مشاوره و روان‌‌درمانی،10(38)، 111-134.
  15. صدیق ارفعی، فریبرز.، ‌‌رحیمی، حمید.، و قدوسی، زینب (1393). رابطه سبک‌‌های دلبستگی و سلامت روان در میان پرستاران. نشریه پرستاری ایران، 27(88)، 11-21.
  16. صیدی، محمدسجاد.، فلاح تفتی، ابوالفضل.، صادقی، منصوره السادات.، و رضایی، خدیجه (1391). ﻧﻘﺶ ﺳﺒﮏ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ و ﺳﺎزﮔﺎری زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ در ﺳﺮﺳﺨﺘﯽ ﺧﺎﻧﻮاده. نشریه ﻧﺴﯿﻢ ﺗﻨﺪرﺳﺘﯽ، 2(1)، 39-47.
  17. ﻋﺒﺎدتﭘﻮر، ﺑﻬﻨﺎز.، ﻧﻮاﺑﯽﻧﮋاد، ﺷﮑﻮه.، ﺷﻔﯿﻊآﺑﺎدی، ﻋﺒﺪالله.، و ﻓﻠﺴﻔﯽ‌‌ﻧﮋاد، ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ ( 1392). نقش واﺳﻄﻪای ﮐﺎرﮐﺮدﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮای ﺗﺎب‌‌آوری ﻓﺮدی و ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﻌﻨﻮی و دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ. نشریه روشﻫﺎ و ﻣﺪلﻫﺎی روان‌‌شناختی، 3(13)، 29-45.
  18. محمدعلی‌‌پوری، زینب.، محمدی، علیزاده.، منصور، لادن.، و پورکریمی، جواد (1395). نقش دین‌‌داری در کارکرد خانواده و بهزیستی روان‌‌شناختی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی. نهمین کنگره بین‌‌المللی روان‌‌درمانی (اجلاس آسیایی در بستر ارزش‌‌های فرهنگی). تهران.
  19. مولایی پارده، برزو.، پیرفلک، مهرداد.، و مولایی‌پرده، علی (1393). رابطه عملکرد خانواده و جهت‌‌گیری مذهبی والدین با هوش معنوی فرزندان آنها. اولین کنگره ملی روان‌‌شناسی خانواده گامی در ترسیم الگوی مطلوب خانواده. تهران.
  20. یوسفی‌‌پور، ریحانه.، کیمیایی، سید علی.، و کارشکی، حسین (1395). پیش‌‌بینی کیفیت روابط زناشویی از روی متغیرهای تعهد مذهبی و سبک دلبستگی بزرگسالان در زوج‌‌های تازه مزدوج. نشریه علوم اسلامی انسانی، 10(1)، 58 -68.
  21. Basharpoor, S., & Sheykholeslami, A. (2015). The relation of marital adjustment And family functions with quality of life in women. Europe journal of psychology, 11(3), 432- 453.
  22. Besharat, M. A. (2012). Psychotheraputic Fundations of Attachment Theory.  journal of Rooyesh-e Ravanashenase, 1(1), 15- 38.
  23. Condon, J., Corkindale, C., Boyce, P., & Gamble, E. (2013). A longitudinal study Of father-to-infant attachment: antecedents and correlates. Journal of Reproductive and  Infant Psychology, 31(1), 15-30.
  24. Crayton, W. L. (2010).  Attachment Style in College Students; Family Origins and Mental Health Correlates Annual Review of Undergraduate Research, School of Humanities and Social Sciences, School of Languages, Cultures, and World Affairs. journal of College of Charleston, 9, 204-226.
  25. Damaris, A., Mahoney, A., & Pargament, K. I. (2010). Sanctification of marriage and general religiousness as buffers of the effects of marital inequity. Journal of Family, 31, 1255- 1278.
  26. Hill, P. r. W., Mc Colclough, M. E., Sawyer’s, J. P., & Larson, D. B. (2000). Conceptualization religion and spirituality: Points of commonality, points of departure. Journal for the theory of social behavior, 30(1), 51-77.
  27. Lopez, J. L., Riggs. S. A., Pollard, S.E., & Hook, J. N. (2011). Religious commitment; adult attachment and marital adjustment in newly married couples. journal of family psychology, 25(2), 301-309.
  28. Mondol, J. (2014). Marital adjustment. extension of psychophysical well-being india. LAP: Lambert academic publishing.
  29. Salari Far, M. (2001). Comparison of Mynvchyn and Islam family therapy about family, MS thesis in Psychology. Tehran: Institute of Hoza Va Daneshgah.
  30. Schuler, T. A., Zaider, T. I., Li, Y., Masterson, M., McDonnell, G. A., & Hichenberg, S. (2017). Perceived Family Functioning Predicts Baseline Psychosocial Characteristics in in U.S. Participants of a Family Focused Grief Therapy Trial. Journal of Pain Symptom Manage, 54(1), 126-131.
  31. Sharifi, T., Mehrabi Zadeh Honarmand, M., & Shokrkon, H. (2010). Religious attitude And general health and patience in students of Ahvaz Islamic Azad University. Journal of Andishe Va Raftar, 11(1), 89-99.
  32. Worthington, E. L. Jr., Wade, N. G., Height, T. L., Mc Cullough, M. E., Berry, J. T., & Ripley, J. S. (2003). The religious commitment inventory -10: development, refinement, and validation of a brief scale fr research and counseling. journal of  counseling psychology, 50, 84-96.